ساندویچ کثیف کنار خیابان را بهعنوان آیینی شهری میکاویم؛ از بوی روغن داغ و صف شبانه تا تفاوت تجربه نسلها و دغدغههای بهداشتی و دیجیتال امروز.
روایتی شاعرانه و تحلیلی از پارکها و فضای سبز ایران؛ صحنه شکلگیری دوستیها، آیینهای خانوادگی، سوگواری و آرامش روزمره که در حافظه عاطفی شهر میمانند.
بستنی قیفی دومینو؛ آیین خنکشدن ظهرهای تابستان در پیادهروها و سفرهای جادهای. از زنگ بستنیفروش تا چکههای شیرین، روایت یک خاطرهٔ جمعی و ماندگار.
از «دمت گرم» تا «بنازم عالی»، واژههای تأیید و تحسین چگونه در خانه، کوچه، مدرسه، کار و فضای آنلاین حس تعلق میسازند و به آرشیو عاطفی نسلها بدل میشوند؟
روایتی مردمنگارانه از صبحهای مدرسه در دهههای ۶۰ تا ۸۰؛ از کوچههای خاکی و بوی نان داغ تا صف سرویس و کیفهای چرخدار؛ ردّ خاطرات در مسیرها.
روایتی نوستالژیک از تحول اتوبوسرانی شهری در ایران؛ از دوطبقههای قدیم تا BRT امروز، بلیت کاغذی تا کارت هوشمند؛ ایستگاهها و خاطرات در حافظه جمعی.
فوتبال ملی چگونه به «سینمای زنده» حافظه جمعی ایرانیان بدل میشود؟ از تماشای جمعی و شادی خیابانی تا نقش صدا و فضاهای شهری در ساخت خاطرات مشترک.
تحلیلی روایی از زندگی با یک تلویزیون در دهه ۶۰ ایران؛ از چیدمان اتاقنشیمن و نور آبی صفحه تا آداب دورهمی و حافظهٔ جمعی خانوادهها و بازتولید یادها امروز.
روایت قومنگارانه از آدامس خرسی؛ مزهای که دهه۷۰ را تعریف کرد. از صف دکههای محلی تا معاملههای زنگ تفریح، چگونه خاطرات مشترک شهری و مدرسهای ما شکل گرفت؟
روایتی میدانی از دیوارهای کاهگلی خانههای قدیم؛ از خنکای ظهر تابستان و بوی خاک نمخورده تا امنیت سادهی محله و نقش دیوار در نرمکردن نور و فیلتر صدا.
کتابفروشیهای مستقل؛ حافظه فرهنگی یک شهر
تاریخ انتشار: 10 دی 1404
آراد؛ آرام، اما رو به جلو
تاریخ انتشار: 10 دی 1404
ترانه؛ آهنگ زندگی در یک کلمه
تاریخ انتشار: 10 دی 1404
سفره ناهار تابستانی؛ بادمجانهای کبابی، دوغ محلی و سفره حصیری حیاط
تاریخ انتشار: 10 دی 1404
از سماور روسی تا گلدان بلور؛ اشیایی که در هر خانه ایرانی مشترک بودند
تاریخ انتشار: 10 دی 1404