دسته: زمان و حافظه جمعی

درخت چنار در حیاط ایرانی با حوض فیروزه‌ای و سایهٔ عصرگاهی؛ نماد پایداری و خاطرات جمعی در خانه و محله

درخت چنار؛ نماد پایداری و ریشه‌داشتن در حافظه‌ی ما

درخت چنار در خاطرات ایرانی؛ نماد پایداری و ریشه‌داشتن است. از سایه و حوض تا راهکارهای زیست‌گرایانهٔ امروز برای خانه و محله‌های ایرانی را مرور می‌کنیم.

صف عکاسی کارت ملی در آتلیه‌ای قدیمی با نور مهتابی، عکاس کنار دوربین آنالوگ و تابلوی «لبخند ممنوع»؛ پیوند رسمی‌بودن چهره و خاطرات.

عکس‌های جدی و لبخند ممنوع؛ روایت عاطفی از گرفتن کارت ملی

کارت ملی با چهره‌های جدی فقط یک مدرک نیست؛ بخشی از خاطرات جمعی ماست. از بوی داروی ظهور تا کیوسک‌های دیجیتال، روایت آشتی با تصویر رسمی و راه‌های نگهداری و انتقال آن.

تصویر نمادین از نان و نمک در آستانهٔ خانه‌ای ایرانی؛ تبادل نان تازه و نمک به نشانهٔ قدردانی و پیوند بی‌تکلف، همراه با کاسه گردو و چای؛ مفهوم نمک‌گیر شدن در خاطرات و فرهنگ ایرانی.مجله خاطرات

نمک‌گیر شدن؛ روان‌شناسی لطف و وابستگی در فرهنگ ایرانی

نمک‌گیر شدن در فرهنگ ایرانی فقط یک اصطلاح نیست؛ قصه‌ای است از نان و نمک، خاطرات همسایگی و مرزهای سالم میان قدردانی و وابستگی. این مقاله تحلیلی-روایی، راهکارهای عملی برای قدردانی بدون بدهکاری عاطفی ارائه می‌دهد.

صحنه‌ای نوستالژیک از خانه ایرانی با کیف چرمی مدرسه، کمربند و ساعت بند چرمی؛ بوی چرم و حس اطمینان به برندهای ایرانی و هدیه نوروز

بوی چرم و اطمینان؛ حس تعلق به برندهای ایرانی در ناخودآگاه ما

چه‌طور بوی چرمِ یک کیف مدرسه یا بند چرمیِ ساعت عیدی، حس اطمینان و تعلق به برندهای ایرانی را در ما شکل می‌دهد؟ این نوشتار، پیوند بو، کیفیت و خاطرات جمعی را واکاوی می‌کند.

شب‌نشینی دهه شصت روی پشت‌بام: رادیوی کوچک، سینی استیل هندوانه و آسمان پرستاره؛ بازسازی حس جمعی و نوستالژی ایرانی

رادیوی کوچک و آسمان پرستاره؛ روایت شب‌نشینی‌های دهه شصت

بازسازی حس شب‌نشینی‌های دهه شصت؛ از صدای خش‌خش رادیوی کوچک تا هندوانهٔ سینی استیل و آسمان پرستاره. تحلیلی نوستالژیک-اجتماعی با راهکارهای عملی برای ایجاد تجربه‌ای جمعی و کم‌هزینه امروز.

عکس دسته‌جمعی اعتراض و جشن در ایران با پلاکارد دست‌دوز و نور ظهر؛ نمایی از آرشیو غیررسمی مردم و حافظه جمعی ایرانی.

عکس دسته‌جمعی اعتراض و جشن؛ آرشیو غیررسمی مردم از تاریخ اجتماعی ایران

چطور عکس‌های دسته‌جمعی اعتراض و جشن، به آرشیو غیررسمی مردم و حافظه اجتماعی ایران تبدیل می‌شوند؟ با راهکارهای کم‌هزینه چاپ، روایت و نگهداری خانوادگی.

دیواری با پوسترهای لایه‌لایه و دیوارنویسی فارسی در کوچه‌ای ایرانی با بلندگوی دستی؛ نمادی از هنر خیابانی و حافظه جمعی

پوستر، سرود، دیوارنویسی؛ چطور هنر خیابانی حافظه‌ جمعی می‌سازد

از بوی اسپری رنگ تا صدای سرود از ضبط‌های قدیمی؛ این یادمان‌های خیابانی چگونه حس «ما» را می‌سازند و چطور در عصر استوری‌های ۲۴ ساعته می‌توانیم خاطره جمعی محله را ثبت و نگه‌داریم؟

بالکن ایرانی با سماور و گوشی در حال ضبط وویس واتساپ؛ نمادی از سیاست روزمره در خانه و گفت‌وگوی محترمانه

کنج بالکن و وویس‌های واتساپ؛ سیاست روزمره در خانه‌های ایرانی

از بالکن کاشی‌قدیمی تا وویس‌های واتساپ؛ سیاست روزمره وارد خانه‌های ما شده است. این مقاله با نگاهی احساسی و فرهنگی، راهکارهای ساده برای گفت‌وگوی محترمانه و ثبت خاطرات امن ارائه می‌دهد.

سفرهٔ سادهٔ نان و نمک با نان سنگک، سبزی، پنیر و چای؛ نماد مهمان‌نوازی ایرانی و دورهمی کم‌هزینه برای تقویت رفاقت و اعتماد.

نان و نمک؛ پیمان خاموشِ رفاقت و دورهمی‌های ساده

از سفرهٔ مشترک نان و نمک تا بازسازی اعتماد در امروز؛ تحلیلی فرهنگی–اجتماعی از مهمان‌نوازی ایرانی و ایده‌های عملی برای دورهمی‌های کم‌هزینه و صمیمی.

صف رأی‌گیری انتخابات ۱۳۷۶ در حیاط مدرسه، زنان با شال‌های افتاده روی گردن و مردان مرتب در صفی منظم و آرام، نور صبحگاهی و حس امید جمعی.

انتخابات ۱۳۷۶؛ روزی که جامعه ایران به رنگ دیگری درآمد

صبح دوم خرداد؛ بوی جوهر، صدای مردم صبح آن جمعه، دوم خرداد ۱۳۷۶، هوا نه سرد بود و نه داغ، یک «هوای معتدل» داشت، مثل حال مردم. کوچه‌ها آرام بودند، اما هر چند قدم، صفی…