روایتی حسپذیر از سفره ناهار تابستانی؛ بادمجانهای کبابی، دوغ محلی در کوزه و سفره حصیری در حیاط ایرانی، همراه با نقش خانواده و نوستالژی ماندگار.
اکولوژی کاغذ در دانشگاههای ایران: کارت دانشجویی کاهی، تابلوی اعلانات، پوسترها و آگهیهای دستنویس که ریتم زندگی جمعیِ دانشگاه را زنده نگه میداشتند.
طنز نسل زد فقط خنده نیست؛ ابزاری برای تاب آوردن، حرف زدن و ساختن هویت در شبکههای اجتماعی است. میمها چه چیزی از زندگی امروز ایران میگویند؟
روایت مردمنگارانهٔ اولین دوچرخهسواری بدون کمکی در کوچهٔ خاکی؛ لحظهای که با صداها، ترسها و تشویقها، کودکی و نقشهای خانواده را آرام تغییر میدهد.
روایت نوید اسفندیاری از ترانههای رادیو موج کوتاه؛ خشخش همیشگی، لهجهٔ مجری و همکاری گوشها. تحلیلی نوستالژیک از خاطرهٔ شنیداری دههها و مقایسه با امروز.
روایت مردمنگارانهای از ساعت دیواری تیکتیکدار در خانههای ایرانی؛ مترونومی اجتماعی که بیدارباش، غذا، نماز، تلویزیون و وقتشناسی را تنظیم میکرد.
عقدههای کودکی چگونه از تجربههای کوچک، در بدن و زبان و روایت خانوادگی ثبت میشوند و با محرکهای روزمره دوباره فعال میمانند؟
گزارش میدانی نوید اسفندیاری از طعم خانههای قدیمی و غذاهای محلی که نسلها را دور سفره جمع میکرد؛ جزئیات سفرهها، ظرفها و نقش بو و مزه در حافظهٔ جمعی.
سفری شنیداری به صداهای فراموششده روستاها: نی چوپان، مناجات سحرگاهی، زنگ گله و آوازهای کار؛ تحلیلی از تغییرات سبک زندگی و نقشه صوتی هویت محلی.
روایتی مردمنگارانه از زنگ هنر در مدرسه: آبرنگ و مدادشمعی، بوی کاغذ و روزنامه، لحن معلم و تعامل بچهها؛ لحظهای کوتاه از آزادی در روزی منظم.
کتابفروشیهای مستقل؛ حافظه فرهنگی یک شهر
تاریخ انتشار: 10 دی 1404
آراد؛ آرام، اما رو به جلو
تاریخ انتشار: 10 دی 1404
ترانه؛ آهنگ زندگی در یک کلمه
تاریخ انتشار: 10 دی 1404
سفره ناهار تابستانی؛ بادمجانهای کبابی، دوغ محلی و سفره حصیری حیاط
تاریخ انتشار: 10 دی 1404
از سماور روسی تا گلدان بلور؛ اشیایی که در هر خانه ایرانی مشترک بودند
تاریخ انتشار: 10 دی 1404