دسته: زمان و حافظه جمعی

بطری چسب مایع رازی روی میز چوبی کلاس‌های دهه ۶۰ و ۷۰ با نور پنجره‌های بلند؛ نوستالژی بوی مدرسه و خاطرات دانش‌آموزان ایرانی

چسب مایع رازی؛ بوی خاص یک کلاس هنر که هیچ‌وقت از یاد نرفت

چسب مایع رازی برای بچه‌های دهه ۶۰ و ۷۰ بوی خاص کلاس درس بود؛ روایتی میدانی از میزهای چوبی، دفتر نو و حافظهٔ حسی که خاطرات مدرسه را زنده می‌کند.

تصویر داخلی یک خانهٔ چندنسلی ایرانی با سماور، فرش ایرانی و سه نسل که نماد فرهنگ لغات چندنسلی در واژه‌های رفیق، آبرو، آزادی، کار و عشق هستند.مجله خاطرات

فرهنگ لغات چندنسلی؛ واژه‌هایی که هر نسل معنی خودش را به آن می‌دهد

فرهنگ لغات چندنسلی در خانواده‌های ایرانی را با روایت میدانی دنبال می‌کنیم؛ واژه‌هایی چون رفیق، آبرو، آزادی، کار و عشق چگونه میان نسل‌ها دگرگون می‌شوند؟

نمای درونی کافه‌های قدیمی ایران با سماور برنجی، پیش‌خدمت با سینی چای، مشتریان از دو نسل و زبان‌ بدن فعال؛ آیین سفارش و ریتم اجتماعی شهر

کافه‌های قدیمی؛ پاتوق‌هایی که دو نسل را شکل دادند

کافه‌های قدیمی ایران چگونه با آیین سفارش، زبان‌ بدن مشتریان و ریتم اجتماعی شهر، دو نسل را شکل دادند؟ روایتی تحلیلی و نوستالژیک با نگاه نوید اسفندیاری.

نوشابه زرد شادنوش در دورهمی خانوادگی دهه ۶۰ ایران روی پشت‌بام؛ بطری شیشه‌ای، لیوان‌های قدیمی و نور گرم لامپ‌ها در فضایی نوستالژیک.مجله خاطرات

نوشابه زرد شادنوش؛ طعم مهمانی‌های ساده و گرم دهه‌۶۰

روایتی قوم‌نگارانه از نوشابه زرد شادنوش در مهمانی‌های ساده دهه‌۶۰؛ از بطری‌های شیشه‌ای و لیوان‌های قدیمی تا اقتصاد عاطفی خانواده‌ها و پیوند نسل‌ها.

صف کوپن دهه ۶۰ در ایران مقابل بقالی محله؛ زنان، مردان و کودکی خواب‌آلود با دفترچه کوپن و پلاستیک‌های رنگی در فضای اقتصاد جنگ.مجله خاطرات

صف‌های کوپنی دهه‌۶۰؛ از انتظار تا پیوند اجتماعی پنهان در سختی‌ها

تحلیل میدانی صف کوپن در دهه ۶۰؛ از اقتصاد جنگ و کمبود تا پیوندهای پنهان اجتماعی، حافظه جمعی شهری و روایت‌های خانوادگی در محله‌های ایران.

شمع‌های روشن، یادداشت‌های دست‌نویس و صف اهدای خون در خیابان؛ بازنمایی سوگ جمعی و حافظه درد در زندگی روزمره شهر.مجله خاطرات

حادثه‌های تلخ و هم‌نفسی جمعی؛ حافظه درد چگونه در زندگی روزمره رسوب می‌کند؟

حادثه تلخ چگونه از خبر عبور می‌کند و به «حافظه درد» بدل می‌شود؟ روایت اتنوگرافیک از سوگ جمعی، هم‌نفسی، شوخی‌های تاب‌آور و مراقبت‌های روزمره در ایران.

کلاژی نوستالژیک از خانواده ایرانی، تاکسی و نانوایی با تاکید بر حرکات دست و دهان برای نمایش چسبندگی زبانی و تکیه‌کلام‌های ماندگار.مجله خاطرات

چسبندگی زبانی؛ چرا بعضی تکیه‌کلام‌ها هیچ‌وقت نمی‌میرند؟

چرا بعضی تکیه‌کلام‌ها دهه‌ها می‌مانند؟ این مقاله چسبندگی زبانی را در خاطرات روزمره ایرانی واکاوی می‌کند؛ از بدن و لحن تا رسانه و هویت نسلی، با راهکارهای کاربردی.

نمای داخلی نشیمن ایرانی دهه ۶۰ و ۷۰ با موکت پرزکوتاه خردلی و سبز زیتونی، کناره‌های ساییده، سینی چای و اسباب‌بازی کودکان؛ بازنمایی نوستالژیک خانه ایرانی.مجله خاطرات

موکت‌های پرزکوتاه؛ نماد خانه‌های دهه ۶۰ و ۷۰

موکت‌های پرزکوتاه در خانه‌های دهه ۶۰ و ۷۰ ایران فقط کف‌پوش نبودند؛ سطح مشترک زندگی، مهمانی و بازی کودکان بودند که حافظه جمعی و خانه ایرانی را شکل دادند.

ایستگاه مترو تهران در ساعت شلوغی با ازدحام مسافران؛ ریتم قدم‌ها، صداهای هم‌پوشان، رطوبت زیرزمین و زبان بدن در حافظهٔ روزمرهٔ شهری

ایستگاه‌های مترو و خاطره‌های ازدحام؛ حافظه روزمره در زیرزمین شهر

روایتی مردم‌نگارانه از ایستگاه‌های مترو و خاطره‌های ازدحام؛ شنیدن صداهای هم‌پوشان، ریتم قدم‌ها و حس رطوبت زیرزمین؛ چگونه حافظهٔ روزمره در شهری زیرزمینی شکل می‌گیرد.

کلاژ نوروزهای تاریخی ایران با سفره هفت‌سین، رادیو و تلویزیون قدیمی، ترمینال شلوغ و گوشی هوشمند؛ بازنمایی حافظه جمعی، سریال نوروزی و خانواده‌ها.

نوروزهای تاریخی؛ سال‌هایی که یک ملت یک خاطره ساخت

نوروزهای تاریخی ایران؛ از دهه ۶۰ تا امروز. چگونه سفره هفت‌سین، سریال نوروزی و دید‌وبازدیدها در حافظه جمعی ما ثبت شده‌اند و تغییرات جامعه را روایت می‌کنند.