دسته: دهه‌ها و سبک زندگی

مسیر صبحگاهی مدرسه در ایران دهه‌های ۶۰ تا ۸۰ با آسفالت نمور، بخار نان سنگک و دانش‌آموزان با کیف و کفش متنوع؛ بازتاب نوستالژی خاطرات مسیر مدرسه

صبح‌های مدرسه در دهه‌های ۶۰ تا ۸۰؛ مسیرهایی که حافظه بوی نمورشان را نگه داشت

روایتی مردم‌نگارانه از صبح‌های مدرسه در دهه‌های ۶۰ تا ۸۰؛ از کوچه‌های خاکی و بوی نان داغ تا صف سرویس و کیف‌های چرخ‌دار؛ ردّ خاطرات در مسیرها.

اتاق‌نشیمن ایرانی دهه ۶۰ با یک تلویزیون لامپی و نور آبی، خانواده دور پشتی و قالیچه با سینی چای؛ بازنمایی نوستالژیک زندگی با یک تلویزیون

زندگی با یک تلویزیون؛ چرا نسل دهه‌۶۰ برنامه‌ها را «با خانواده» زندگی می‌کرد؟

تحلیلی روایی از زندگی با یک تلویزیون در دهه ۶۰ ایران؛ از چیدمان اتاق‌نشیمن و نور آبی صفحه تا آداب دورهمی و حافظهٔ جمعی خانواده‌ها و بازتولید یادها امروز.

اتاق نشیمن نوستالژیک دهه ۷۰ در اصفهان با تلویزیون کوچک، نوجوان و مادربزرگ کنار چای، نان تازه و جزئیات زندگی طبقه‌ متوسط؛ یادآور سریال قصه‌های مجید.مجله خاطرات

«قصه‌های مجید»؛ چرا یک سریال قدیمی هنوز با نوجوان‌های امروز رفیق است؟

تحلیلی قوم‌نگارانه از «قصه‌های مجید»: چرا ریتم کند، لهجه اصفهانی و جزئیات روزمره هنوز برای نوجوان‌های امروز ملموس و دوست‌داشتنی‌اند؛ از صف نان تا میم‌ها.

نوستالژی دههٔ ۸۰ ایران؛ اتاق نشیمن با کامپیوتر CRT و مودم دیال‌آپ، موبایل‌های ابتدایی با بلوتوث روشن و اشاره به کافی‌نت؛ روایت دیجیتالی شدن خاطرات.

چطور دهه‌۸۰ ما را دیجیتالی کرد؟ از بلوتوث تا اولین لذت‌های اینترنت خانگی

روایتی تحلیلی از دههٔ ۸۰؛ وقتی بلوتوث، موبایل‌های ابتدایی و اینترنت خانگی ریتم زندگی شهری ایران را تغییر داد و خاطرات را دیجیتالی کرد.

غروب دهه ۶۰ در کوچه ایرانی با نور چراغ نفتی، رادیو روی طاقچه، بخار چای و سایه‌های بلند روی کف سیمانی؛ بازنمایی بوی نفت، صدای رادیو و سکوت محله.

غروب‌های دهه‌۶۰؛ چرا بوی نفت، صدای رادیو و سکوت محله یک حس مشترک بود؟

تحلیل روایی از غروب‌های دهه ۶۰ ایران: چگونه بوی نفت، صدای رادیو و سکوت محله با آیین‌های کوچک خانگی و همسایگی، حس مشترک و حافظه جمعی ما را شکل دادند.

نمای داخلی خانهٔ ایرانی پیش از دیزاین مدرن با فرش دست‌باف، بوفهٔ چوبی، آینه و شمعدان، رادیو، تلویزیون جعبه‌ای و گلدان‌ها در نور حیاط

خانه‌های ایرانی قبل از دیزاین مدرن؛ اشیایی که شخصیت خانه را می‌ساختند

خانه‌های ایرانی قبل از دیزاین مدرن چگونه با فرش، بوفه، آینه و شمعدان، تلویزیون و رادیو شخصیت می‌گرفتند؟ روایت مردم‌نگارانه از اشیایی که حافظه جمعی را زنده می‌کنند.

اتاق ایرانی دهه‌۷۰ با تلویزیون CRT، کنسول‌های سگا و پلی‌استیشن، کودکان نشسته روی فرش و حال‌وهوای نوستالژیک بازی‌های ویدئویی

دهه‌۷۰ و عصر کنسول‌های بازی؛ از سگا تا پلی‌استیشن و شکل‌گیری قهرمان‌های خانگی

روایتی تحلیلی‌ـ‌نوستالژیک از دهه‌۷۰ و عصر کنسول‌های بازی در ایران؛ از سگا و نینتندو تا پلی‌استیشن و پیدایش قهرمان‌های خانگی، گیم‌نت‌ها و اقتصاد کرایه‌ی بازی.

تصویر نوستالژیک عروسی‌های دهه شصت در خانه‌ ایرانی با قالی دست‌باف، سماور و چای، لباس عروس ساده، نور زرد و نقل‌ونبات، مهمان‌های خودمانی

عروسی‌های دهه شصت؛ پشت‌صحنه ساده‌ترین جشن‌های به‌یادماندنی

روایتی دقیق از پشت‌صحنه عروسی‌های دهه شصت؛ از جمع‌آوری وسایل و نور خانه‌ها تا رفتار مهمان‌ها، موسیقی، خوراک و آیین‌های ماندگار نوستالژیک.

تصویر نوستالژیک پیک‌نیک جمعه ایرانی؛ خانواده دور سفره روی پتو گلبافت، سماور و منقل کباب در پارک کنار رودخانه؛ آیین جمعی دهه ۶۰ تا ۸۰ ایران

پیک‌نیک‌های جمعه؛ آیین ملی سه دهه که هنوز جایگزینی ندارد

پیک‌نیک‌های جمعه، آیین ملی سه دهه در ایران؛ از پارک تا لب رودخانه، بوی چای و کباب و شوخی‌های پدرها، سازنده خاطرات خانوادگی و تقویم احساسی ما.

اتاق نوجوان دهه ۷۰ ایران با پوسترهای رنگی، کیف مدرسه برچسب‌دار و ویترین پاساژ با مانتوهای روشن؛ روایت انفجار رنگ‌ها و شکل‌گیری سلیقه بصری

دهه‌۷۰ و انفجار رنگ‌ها؛ تولد سلیقه تازه ایرانی از پوستر اتاق تا پوشاک خیابان

روایتی مردم‌نگارانه از دهه ۷۰ ایران؛ انفجار رنگ‌ها از اتاق نوجوان تا خیابان و رسانه‌ها چگونه سلیقه‌ی بصری تازه‌ای ساخت و در حافظه‌ جمعی ماندگار شد.