دسته: اشیای قدیمی و وسایل روزمره

ساعت دیواری تیک‌تیک‌دار بالای تلویزیون در خانهٔ ایرانی که ریتم زندگی روزمره و وقت‌شناسی خانواده را تنظیم می‌کند

ساعت دیواری شماته‌دار؛ زمانی که ریتم خانه‌های ایرانی را تنظیم می‌کرد

روایت مردم‌نگارانه‌ای از ساعت دیواری تیک‌تیک‌دار در خانه‌های ایرانی؛ مترونومی اجتماعی که بیدارباش، غذا، نماز، تلویزیون و وقت‌شناسی را تنظیم می‌کرد.

ترازوی دوکفه‌ای بقالی محله کنار دفتر نسیه خط‌خورده و وزنه‌های برنجی؛ روایت اعتماد و حساب‌وکتاب محلی

ترازوی دوکفه‌ای بقالی؛ اعتماد، نسیه و دفترهای خط‌خورده‌ی یک محله

روایتی مردم‌نگارانه از ترازوی دوکفه‌ای بقالی؛ جایی که وزنِ برنج و قند با نسیه و دفترِ خط‌خورده گره می‌خورد و اعتمادِ محله ساخته می‌شود.

رادیوی قرمز قدیمی در اتاق پذیرایی خانه ایرانی؛ نماد خاطره‌ جمعی، خبرهای جنگ، ترانه‌ها و قصه‌های شب

رادیوی قرمز اتاق پذیرایی؛ شیئی که خبر جنگ، ترانه و قصه شب را با هم حمل می‌کرد

روایت مردم‌نگارانه‌ای از رادیوی قرمزِ پذیرایی در خانه‌های ایرانی؛ شیئی که خبر جنگ، ترانه‌ها، اذان و قصه‌های شب را در یک صدا به حافظه جمعی پیوند می‌زد.

سوغات شهرهای ایران شامل باقلوای یزدی، کلوچه فومن، گلاب قمصر و ترمه، چیده‌شده روی سفره‌ای گرم و نوستالژیک. مجله خاطرات

سوغات شهرها؛ یادگاری‌هایی که بوی مقصد را به خانه می‌آورند

سوغات شهرها فقط خرید نیست؛ پلی عاطفی میان مقصد و خانه است. از باقلوای یزدی تا گلاب قمصر و ترمه، روایت می‌کنیم چگونه بوی سفر دور سفره زنده می‌ماند.

مادر و دختر ایرانی کنار آینه‌ی خانگی با رژ مکه‌ای قرمز اناری؛ صحنه‌ای نوستالژیک از آیین‌های زیبایی خانگی و خاطره‌انگیز.مجله خاطرات

رژ مکه‌ای مادر؛ رنگی که خاطره شد، نه آرایش

تحلیل انسان‌شناختی «رژ مکه‌ای مادر»؛ شیئی کوچک که آیین‌های خانگی، انتقال خاطره و نشانه‌های زیبایی ایرانی را شکل داد؛ با روایت حسی و مقایسه‌ای.

ظرف خیاطی مادرها با قرقره‌های رنگی، نخ و سوزن و دکمه‌های قدیمی کنار تلویزیون در اتاق نشیمن ایرانی؛ رفو زانوی شلوار در یک عصر زمستانی

ظرف خیاطی مادرها؛ جعبه‌ی رنگارنگی از نخ، سوزن و خاطره

روایتی قوم‌نگارانه از ظرف خیاطی مادرها در خانه‌های ایرانی؛ جعبه‌ای رنگارنگ از نخ، سوزن و خاطرات که اقتصاد خانگی، مهارت و ذوق را کنار هم می‌نشاند.

کیسه کوچک دکمه‌های شیشه‌ای قدیمی روی موزاییک با جعبه خیاطی مادر و نور عصرگاهی؛ نمادی از نوستالژی و زیبایی دکمه‌های شیشه‌ای در لباس‌های ایرانی

دکمه‌های شیشه‌ای؛ زیور ساده‌ی لباس‌ها و یادِ مادرها

روایتی مردم‌نگارانه از دکمه‌های شیشه‌ای؛ زیور ساده اما ماندگار لباس‌های ایرانی، از زیبایی‌شناسی دهه‌ها تا نقش‌شان در خیاطی خانگی و حافظه‌ جمعی.

آویز فلفل و سیر در ورودی خانهٔ ایرانی با نور عصر و کاشی‌های فیروزه‌ای؛ نماد نوستالژی آشپزخانه و خاطرات خانگی.مجله خاطرات

آویز فلفل و سیر؛ تزئینی ساده و بومی که بوی خانه می‌داد

روایتی مردم‌نگارانه از آویز فلفل و سیر به‌عنوان نماد خردِ خانه‌های ایرانی؛ از معماری و پیوستار روستا‌–‌شهر تا حافظهٔ بویایی و آیین‌های بی‌صدا که خاطرات را زنده می‌کند.

تصویر دفترچه اندازه‌گیری خیاط با دست‌خط فارسی، لکه‌های گچ، متر پارچه‌ای و قیچی در مغازه خیاطی قدیمی؛ بازنمایی نوستالژی و دقت خیاطی.

دفترچه‌ی اندازه‌گیری خیاط؛ یادداشت‌هایی با بوی پارچه و دقت

دفترچه اندازه‌گیری خیاط، آرشیوی میدانی از بدن‌های محلی و سلیقه‌هاست؛ از لکه‌های گچ تا شوخی‌های مشتری، سندی زنده از حافظه و زیست اجتماعی محله‌های ایران.

چشم‌انداز نوستالژیک از چرخ خیاطی دستی روی میز چوبی در خانهٔ ایرانی با پارچهٔ توری، دکمه‌های رنگی و متر خیاطی؛ تجسم ریتم تیک‌تاک و خاطرات

چرخ خیاطی دستی؛ ریتم تیک‌تاکی که لباس و خاطره می‌دوخت

چرخ خیاطی دستی و ریتم تیک‌تاکش چگونه لباس و خاطرات خانه‌های ایرانی را شکل داد؟ از روان‌شناسی یاد تا نگهداری و بازآفرینی این میراث خانگی.