ترسهایی که در کودکی از مدرسه، مهمانی و جملههای «آبرو داریم» شروع میشوند، در بزرگسالی شکل عوض میکنند؛ نشانهها و راهحلهای عملی.
آش رشته در شبهای سرد فقط یک غذا نیست؛ یک آیین خانگی است از تقسیم کار، اقتصاد مواد، ظرفها و گفتوگوها که دورهمی بیتکلف را شکل میدهد.
یادداشتی میدانی از شبنشینی خانوادگی در قطعی برق: نور شمع، قصهگویی بزرگترها، بازیهای جمعی و صدای خنده؛ تقابل نوستالژی دیروز با سبکزندگی امروز.
سوغات شهرها فقط خرید نیست؛ پلی عاطفی میان مقصد و خانه است. از باقلوای یزدی تا گلاب قمصر و ترمه، روایت میکنیم چگونه بوی سفر دور سفره زنده میماند.
گزارشی حسی از نور مهتاب در حیاطهای ایرانی؛ آسمان پرستاره، بوی خاک خیس، صدای کولر آبی و گفتوگوهای آرامی که به خاطرهای ماندگار بدل میشود.
روایتی میدانی از نوید اسفندیاری از عصرهای پیش از عید در کرمان؛ بوی قطاب تازه، تقسیمکار خانگی، تعارف نوروزی و نقش این شیرینی در خاطرات جمعی.
از اتوبوس آبی تا عکس دستهجمعی، اردوی مدرسه را بهمثابه آیین جمعی نسلهای ایرانی روایت میکنیم؛ با بو، صدا و جزئیات میدانی نسلی که ساده خوش بود.
تحلیل انسانشناختی «رژ مکهای مادر»؛ شیئی کوچک که آیینهای خانگی، انتقال خاطره و نشانههای زیبایی ایرانی را شکل داد؛ با روایت حسی و مقایسهای.
سربازی در ایران آستانهای نسلی است؛ از صف صبحگاه تا نگهبانی شب. این مردمنگاری نشان میدهد چگونه دو سال پادگان، لایهای از خاطرات مشترک در حافظه جمعی میسازد.
روایتی مردمنگارانه از تولدهای خانگی ایرانی دهه ۶۰ تا اوایل ۹۰؛ جزئیات چیدمان خانه، سفرهی روی فرش، بادکنکهای کمباد، صداها و پیوند نسلها.
کتابفروشیهای مستقل؛ حافظه فرهنگی یک شهر
تاریخ انتشار: 10 دی 1404
آراد؛ آرام، اما رو به جلو
تاریخ انتشار: 10 دی 1404
ترانه؛ آهنگ زندگی در یک کلمه
تاریخ انتشار: 10 دی 1404
سفره ناهار تابستانی؛ بادمجانهای کبابی، دوغ محلی و سفره حصیری حیاط
تاریخ انتشار: 10 دی 1404
از سماور روسی تا گلدان بلور؛ اشیایی که در هر خانه ایرانی مشترک بودند
تاریخ انتشار: 10 دی 1404