دسته: هنر و فرهنگ خاطره

آستانهٔ خانه ایرانی با نور ملایم، کفش‌ها کنار در و کاسهٔ آب؛ نماد تعارف، خداحافظی و خاطرات دمِ در در سینما و ادبیات.

دم در به‌عنوان صحنه؛ بازتاب خداحافظی‌های طولانی در سینما و ادبیات ایرانی

دمِ در فقط مرز خانه نیست؛ صحنه‌ای اجتماعی برای تعارف، قول‌وقرار و خداحافظی‌های طولانی است. این یادداشت با نگاهی فرهنگی و تصویری، آستانه را به‌مثابه لحظه‌ای مرزی و سازندهٔ خاطرات واکاوی می‌کند.

حلقه گفت‌وگوی خانوادگی ایرانی با دفترچه اعتراف و هم‌دلی، چای و قالی ایرانی؛ پیوند ادبیات و هنر با آشتی‌کنان برای ساختن خاطرات مشترک.

گفتن برای ماندن؛ جایگاه اعتراف و هم‌دلی در ادبیات و هنر ایران

چرا گفتن، ماندن می‌آورد؟ این نوشتار با نگاهی همدلانه، جایگاه اعتراف و هم‌دلی را در ادبیات و هنر ایران و نقش آن در آشتی‌ها و التیام‌های خانوادگی بررسی می‌کند.

سفره دل ایرانی با چای، سماور و دیوان حافظ در فضایی صمیمی؛ نماد گفت‌وگو، شب‌نشینی و ساختن خاطرات مشترک در فرهنگ ایرانی

از حافظ تا سینما؛ بازتاب «سفره دل» در شعر و روایت ایرانی

سفره دل در فرهنگ ایرانی، از غزل‌های کلاسیک تا قاب‌های سینما، آیینی برای گفت‌وگوی امن و ساختن خاطرات مشترک است. این یادداشت با نگاهی مردم‌نگارانه و صمیمی، به نقش چای، شب‌نشینی و مجلس خانگی می‌پردازد.

تصویر شاعرانه حیاط پشتی با نور ملایم، سایه‌روشن، کاسه آب و درخت انار؛ بازتاب نور در خانه ایرانی و حس خلوت برای خاطرات خانوادگی

تصویر خلوت و روشنی: حیاط پشتی در شعر، سینمای شاعرانه و نگارگری

نور در خانه ایرانی، وقتی به حیاط پشتی می‌رسد، خلوت را می‌سازد: صدای آب، سایه‌روشن برگ‌ها و مکثی که به خاطرات خانوادگی جان می‌دهد. این نوشتار، نسبت نور/سایه را از نگارگری تا سینمای شاعرانه می‌کاود و راه‌های ساخت این حس در خانه امروز را پیشنهاد می‌کند.

حیاط خلوت در معماری ایرانی با آبنمای کوچک آبی، گلدان‌های شمعدانی و پرده حصیری؛ ترجمه‌ای امروزی از باغِ درون در بالکن آپارتمانی

حیاط خلوت در معماری ایرانی؛ از خلوت‌خانه تا باغِ درون

حیاط خلوت در معماری ایرانی فقط یک فضای فیزیکی نیست؛ جایی است برای مکث، بوی خاک نم‌خورده و صدای آب. در این مقاله پیوند تجربه‌ی زیسته با راهکارهای اجرایی امروز را می‌بینیم.

اتاق پذیرایی ایرانی به‌مثابه سالن سینما با سماور بخارکنان، فرش ایرانی و خانواده در حال تماشای فیلم؛ بازآفرینی خاطرات تماشای جمعی در خانه

اتاق پذیرایی به‌مثابه سالن سینما؛ فرهنگ تماشا در خانه‌های ایرانی

از سماور و فرش تا استریم و پلی‌لیست؛ راهنمایی فرهنگی و کاربردی برای دیدن جمعی در اتاق پذیرایی ایرانی و بازآفرینی خاطرات خوش تماشا.

اتاق نشیمن ایرانی با تلویزیون قدیمی و مدرن چون آینه‌ای روبه‌رو؛ نور ملایم، سماور و چای دورهمی، بازتاب خاطرات و نقش تلویزیون به‌عنوان آینه جامعه ایران.

تلویزیون به‌عنوان آینه جامعه؛ چطور تصویر ما روی پرده و صفحه ساخته شد؟

از بوی چای عصرگاهی و خش‌خش آنتن تا پلتفرم‌های امروز؛ این یادداشت روایت می‌کند چگونه تلویزیون و سینما هم آینه جامعه ایران بوده‌اند و هم سازنده تصویر آن. با راهکارهای ساده برای بازآفرینی آیین تماشا و ثبت خاطرات جمعی در خانه.

خانواده ایرانی در شب تماشا؛ گریه امن و خنده جمعی کنار تلویزیون با چای شیرین، نشان‌دهنده نقش فیلم و سریال در تخلیه عاطفی و صمیمیت خانگی

گریه امن، خنده جمعی: نقش فیلم و سریال در تخلیه عاطفی خانواده‌ها

تماشای مشترک فیلم و سریال در خانه‌های ایرانی، آیینی برای گریه امن و خنده جمعی است؛ شبی که در آن دل‌ها سبک می‌شوند و خانواده دوباره با هم گفتگو می‌کند.

اتاق نشیمن ایرانی با نور زرد، تلویزیون قدیمی و چای شیرین در کنار بوی نان داغ؛ تصویر نوستالژیک از ماندگاری سکانس‌ها و تسلای سینما در زندگی ایرانی.

چرا بعضی سکانس‌ها در ذهن می‌مانند؟ زخم‌ها و تسلای سینما در زندگی ایرانی

چرا بعضی سکانس‌ها مثل نخ نامرئی، از پرده سینما به دل ما گره می‌خورند؟ در این نوشته از نقش تصویر، موسیقی و خاطره‌ی جمعی می‌گوییم؛ تسلایی که سینما در روزمره ایرانی می‌دمد.

تماشای مشترک در عصر استریم توسط خانواده ایرانی دور یک لپ‌تاپ و تلویزیون، با نور آباژور، چای و تخمه روی فرش و حس صمیمیت و نوستالژی.

تماشای مشترک در عصر استریم؛ چطور هنوز دورِ یک تصویر جمع می‌شویم؟

شب‌های تماشای مشترک در عصر استریم، ادامه همان رسم قدیمی نشستن روی فرش و دیدن سریال است؛ صمیمیتی کم‌هزینه که می‌شود آگاهانه و مهربانانه زنده‌اش کرد.