دسته: ادبیات یاد و یادمان

کتاب‌فروشی کوچک مستقل در خیابان باریک تهران با قفسه‌های فشرده و پوسترهای قدیمی به‌عنوان بخشی از حافظه فرهنگی شهر

کتاب‌فروشی‌های مستقل؛ حافظه فرهنگی یک شهر

کتاب‌فروشی‌های مستقل فقط محل فروش کتاب نیستند؛ هرکدام تکه‌ای از حافظه فرهنگی شهرند. در این یادداشت از ویترین کوچک تا مشتری ثابت، روایت می‌کنیم چرا خاموش‌شدن یک کتاب‌فروشی محلی شبیه پاک‌شدن بخشی از خاطره جمعی است.

صحنه‌ای نوستالژیک از آشپزخانه خانه مادربزرگ ایرانی با سماور روشن، سفره عصرانه و گفت‌وگوی صمیمی که زبان نوستالژی و واژه‌های قدیمی خانواده را زنده می‌کند.

زبان نوستالژی؛ واژه‌هایی که از خانه مادربزرگ آمده‌اند

در این جستار از «زبان نوستالژی» می‌گوییم؛ واژه‌ها و تکیه‌کلام‌هایی مثل «جان‌دلم» و «الهی قربونت برم» که از خانه مادربزرگ آمده‌اند و با شنیدنشان، بوی چای عصرانه، رادیو و سفره قدیمی در حافظه نسلی ما زنده می‌شود.

حیاط قدیمی شهر کوچک ایرانی با درخت توت، حوض آبی و رادیو که فضای نوستالژیک و ادبیات شهرهای کوچک را تداعی می‌کند

داستان‌هایی که در حیاط‌های قدیمی شروع می‌شدند؛ روایت ادبیات شهرهای کوچک

در این جستار به حیاط‌های قدیمی، کوچه‌های خاکی و عصرهای تابستانی شهرهای کوچک ایران سر می‌زنیم؛ جایی که ادبیات شهرهای کم‌صدا، حافظه‌ای برای مقاومت در برابر فراموشی و شتاب شهرهای بزرگ می‌سازد.

خانواده ایرانی در حیاط خانه در حال خواندن دوبیتی‌ها، لالایی‌ها و ترانه‌های محلی ساده و ماندگار

چرا شعرهای ساده، ماندگارترند؟ تحلیل احساسی دوبیتی‌ها و ترانه‌های محلی

چرا دوبیتی‌ها، لالایی‌ها و ترانه‌های محلی ساده‌تر از شعرهای پیچیده در حافظه ما می‌مانند؟ در این جستار احساسی–تحلیلی، سادگی را به‌عنوان فشرده‌سازی تجربه عمیق و کد عاطفی جمعی نسل‌ها می‌خوانیم.

یادداشت کاغذی با دست‌خط پدر کنار لیوان چای روی میز چوبی در خانه‌ای ایرانی، نمادی از صمیمیت دست‌خط در مقایسه با پیام‌رسان‌های دیجیتال

دست‌خط پدر؛ چرا نوشته‌های کاغذی هنوز از پیام‌رسان‌ها صمیمی‌ترند؟

چرا دست‌خط پدر و یادداشت‌های کاغذی هنوز از طولانی‌ترین چت‌های پیام‌رسان صمیمی‌ترند؟ در این یادداشت از بوی کاغذ، فشار قلم، لکه چای و حافظه جمعی می‌گوییم و سرنوشت دست‌خط را در عصر اسکرین جست‌وجو می‌کنیم.

نویسنده‌ای که پس از سال‌ها به شهر و محله کودکی خود بازگشته و در میدان محلی، میان خانه‌های قدیمی و سینمای تعطیل‌شده، نقش مکان در شکل‌گیری روایت و خاطره را بازخوانی می‌کند.

وقتی نویسنده به شهر بازمی‌گردد؛ نقش مکان در شکل‌گیری روایت

بازگشت نویسنده به شهر و محله کودکی فقط سفر به گذشته نیست؛ لحظه‌ای است که می‌فهمیم مکان، یکی از شخصیت‌های اصلی هر روایت است و می‌تواند خاطرات ما را بازنویسی کند.

کلاس انشا در مدرسه ایرانی با دفتر مشق، خودکار آبی و تصحیح قرمز معلم، نمادی از قصه‌های مدرسه و نوشتن اولین خاطرات شخصی

قصه‌های مدرسه؛ انشاهایی که در آن‌ها اولین‌بار خودمان را نوشتیم

قصه‌های مدرسه و انشا؛ از بوی دفتر نو تا فایل ورد. در این یادداشت، مانى فرهام از انشاهایی می‌گوید که در آن‌ها اولین‌بار «خودمان» را نوشتیم و مدرسه را به کارگاه خاطره‌سازی و خودآگاهی تبدیل کردیم.

نوجوان ایرانی در اتاقی کوچک در حال خواندن رمان ممنوعه افست با جلد زرد، نماد تأثیر رمان‌های ممنوعه دهه ۸۰ و ۹۰ بر بلوغ فکری و احساسی نسل جوان

کتاب‌هایی که بلوغ ما را رقم زدند؛ تأثیر رمان‌های ممنوعه دهه 80 و 90

روایت‌ تحلیلی از رمان‌های ممنوعه و نیمه‌ممنوع دهه‌ ۸۰ و ۹۰ که پنهانی در کیف مدرسه و زیر پتو خوانده می‌شدند و برای نسل نوجوان ایرانی، نوعی بلوغ فکری، عاطفی و سیاسی ساختند.

صحنه‌ای نوستالژیک از یک بزرگسال ایرانی در اتاق خواب، در حال ورق زدن کتاب ادبیات کودک کنار یک رادیوی قدیمی که یادآور قصه‌های شب و ترمیم خاطره‌های کودکی است

ادبیات کودک و قدرت ترمیم خاطره؛ از حسنی‌ تا قصه‌های شب رادیو

در این یادداشت از مجله خاطرات، نقش ادبیات کودک، از شعرهای ساده «حسنی» تا قصه‌های شب رادیو، در ترمیم زخم‌های کوچک کودکی و ساختن حافظه‌ای امن برای بزرگسال امروز را با نگاهی روان‌شناختی و نوستالژیک بررسی می‌کنیم.

پیاده‌روی عصر پل‌ها در ایران؛ تلفیق معماری تاریخی سی‌وسه‌پل و خواجو با حال‌وهوای معاصر پل طبیعت در نور غروب، بازتاب‌ها و آرامش شهری

پیاده‌روی عصر پل‌ها؛ تجربه‌ی معماری، شعر و آرامش در فرهنگ شهری ایران

پیاده‌روی عصر پل‌ها در ایران؛ روایتی سینمایی از معماری، شعر و آرامش شهری. از سی‌وسه‌پل تا پل طبیعت، چگونه قدم‌زدن خاطره می‌سازد و پیوند می‌دهد؟