دسته: آیین‌ها و فصل‌ها

بهار در کوهپایه‌ها با چیدن والک کنار رودخانه، برگ‌های تازهٔ بلوط و سنگ‌های خیس؛ روایت حسی از بوی خاک نم‌خورده و صدای آب در طبیعت ایران.مجله خاطرات

بهار در کوهپایه‌ها؛ چیدن والک، عطر بلوط تازه و صدای رودخانه

روایتی حسی از بهار در کوهپایه‌ها؛ چیدن والک، بوی بلوط تازه و همهمهٔ رودخانه. پیوند زیست‌فصل با آیین‌های محلی، گفت‌وگو درباره بارندگی و اخلاق برداشت پایدار.

تابستان باغ‌های زردآلو در خانه‌ای ایرانی با تکاندن شاخه‌ها و خشک‌کردن برگه زردآلو روی سینی‌های آفتابی؛ تصویری نوستالژیک از اقتصاد کوچک خانگی.مجله خاطرات

تابستان باغ‌های زردآلو؛ تکاندن شاخه‌ها و برگه‌های داغ آفتابی

از بالا رفتن از درخت و تکاندن شاخه‌ها تا خشک‌کردن برگه‌های زردآلو در آفتاب؛ روایت اقتصاد کوچک خانگی و آیین تابستانی خانه‌های ایرانی.

صبح اول پاییز در روستای ایرانی با مه غلیظ، زنگ گاو و انبار شدن نخستین هیزم‌های زمستان؛ مردم‌نگاری میدانی با تمرکز بر صداها و بوی خاک نم‌خورده.مجله خاطرات

صبح اول پاییز در روستا؛ مه غلیظ، صدای گاوها و اولین هیزم‌های زمستان

روایتی میدانی از صبح اول پاییز در روستا؛ مه غلیظ، بوی خاک نم‌خورده، زنگ گاو و جمع‌آوری نخستین هیزم‌ها؛ ریز‌رفتارها، صداها و آیین‌های فصلی.

تصویر بهاری از جشن‌های کوچک محلی ایران: خانواده‌ها در پیک‌نیک سیزده‌به‌در با سفره ایرانی و سبزه، کودکان در حال گره‌زدن علف و میرآب کنار جوی آب؛ حس نوستالژی و همیاری.

بهار و جشن‌های کوچک محلی؛ از سیزده‌به‌در تا آیین آبیاران

روایتی مردم‌نگارانه از بهار و جشن‌های کوچک محلی در ایران؛ از سیزده‌به‌در و جمع‌های خانوادگی تا آیین آبیاران، زبان و ژست‌ها و نقششان در حافظهٔ نسلی.

صحنه‌ای مردم‌نگارانه از پشت‌بام ایرانی با سینی‌های لواشک تازه در باد، کودکان و رفت‌وآمد همسایه‌ها در نور عصرگاهی؛ روایت کارخانه‌ی خانگی.مجله خاطرات

رقص باد روی لواشک‌های تازه؛ پشت‌بام به‌عنوان کارخانه کوچک خانگی

یک روایت مردم‌نگارانه از پشت‌بام‌های ایرانی؛ جایی که باد روی لواشک‌های تازه می‌رقصد، کودکان همکارند و همسایه‌ها ناظران کارخانه‌های خانگی.

دست‌های مادر در حال نیمه‌کردن زردآلو و چیدن قیصی آفتاب‌خورده روی سینی حصیری در حیاط ایرانی با نور ظهر تابستان.مجله خاطرات

قیصی‌های آفتاب‌خورده؛ دست‌های مادر و نیمه‌های زردآلو

روایتی عملی و نوستالژیک از قیصی‌های آفتاب‌خورده؛ مهارت‌های خانگی مادران، تقسیم‌کار حیاط، مدیریت زمان و نور، نگهداری درست و راه‌حل چالش‌های رایج.

تصویر آیینی آب‌پاشان در تابستان ایران با حیاط سنتی، حوض فیروزه‌ای و خنده‌های کودکان؛ بازنمایی نوستالژی و سنت‌های خنکای عصر تابستان.

تابستان و مراسم آب‌پاشان؛ سنت‌هایی که فراموش نمی‌شوند

روایتی مردم‌نگارانه از تابستان و مراسم آب‌پاشان در ایران؛ از حوض‌های حیاط تا پارک‌های شهری، صداها و خنده‌ها و شکل‌گیری خاطرات ماندگار.

تصویر زمستان و نذرهای محلی در کوچهٔ ایرانی با برف، سماور بخارکرده، سینی‌های حلوا و نان صلواتی و کرسی خانهٔ قدیمی؛ روایت گرمای همدلی و نوستالژی

زمستان و نذرهای محلی؛ قصه گرمایی که در سرما ساخته می‌شد

روایتی مردم‌نگارانه از زمستان و نذرهای محلی؛ از نانوایی و قهوه‌خانه تا کرسی خانه‌های قدیمی و خوراک‌های آیینی که گرما و همدلی می‌ساختند.

جشن روستایی پس از برداشت گندم با رقص داس‌ها، نوازندهٔ دایره، دود کاه و نور فانوس در شبی نوستالژیک؛ بازتاب موسیقی محلی و آیین‌های جمعی.مجله خاطرات

رقص داس‌ها بعد از برداشت گندم؛ شبی که روستا جشن می‌گیرد

روایتی زنده از رقص داس‌ها بعد از برداشت گندم؛ از نغمهٔ دایره و دود کاه تا شکل‌گیری جشن جمعی روستا و ریتم‌های شبانه‌ای که در حافظهٔ ما ماندگار می‌شوند.

تصویر جشن باران اول در حیاط روستایی ایران؛ پیرمردها در حال بوییدن خاک خیس، زنان مشغول پخت نان تازه و کودکان در حال جمع‌آوری هیزم.مجله خاطرات

جشن باران اول؛ بوی خاک خیس و نان تازه

جشن باران اول، پیوند بوی خاک خیس و نان تازه با نوستالژی ایرانی؛ روایتی از آیین‌های محلی، نقش کودکان، حافظه‌ی حسی و راه‌های زنده نگه‌داشتن این سنت.