دسته: زندگی و احساسات

"دفتر اولین‌ها با نوشته‌های شخصی، بلیت اتوبوس، برگ خشک، عکس و کلید قدیمی بر روی میز چوبی با فنجانی چای و شمع، فضایی گرم و دلنشین ایجاد کرده است."مجله خاطرات

ساختن «دفتر اولین‌ها»؛ راهی ساده برای بماند به یادگار مسیر تحول روانی‌مان

دفتر اولین‌ها یک آرشیو زنده برای ثبت نقطه‌های عطف پنهان زندگی است؛ راهی ساده و فرهنگی برای دیدن رشد روانی، مرور امن احساسات و ساختن یادگار ماندگار.

کوچه قدیمی آسفالت‌شده در محله‌ای ایرانی با توپ پلاستیکی و لی‌لی؛ نمادی از نوستالژی شهری و خاطره جمعی

کوچه‌ای که آسفالت شد؛ چگونه می‌توانیم خاطره‌اش را بماند به یادگار روایت جمعی نگه داریم؟

وقتی کوچه قدیمی آسفالت می‌شود، نوستالژی شهری و خاطره جمعی در خطر محو شدن است؛ این متن راه‌های روایت محله و ثبت یادها را پیشنهاد می‌کند.

«صحنه ای نوستالژیک از یک میز تحریر با یک تقویم کاغذی، صفحه مچاله شده، فنجان چای و دفترچه یادداشت قدیمی در نور ملایم زمستانی، که خاطرات و گذر زمان را منعکس می کند.». مجله خاطرات

تقویمی که دیگر ورق نمی‌زنیم؛ تمرین پذیرش تغییرات و بماند به یادگار سال‌هایی که گذشتند

وقتی تقویم دیگر فقط برای برنامه‌ریزی نیست و به شیء عاطفی تبدیل می‌شود، پذیرش تغییر تمرین می‌خواهد؛ با خاطره‌ها، یادگارها و آیین‌های کوچک روزمره.

شروع خاطره‌نویسی و نوشتن خاطرات خانوادگی در خانه ایرانی؛ دست‌ها در حال نوشتن روی دفتر کنار چای و قاب عکس

چطور خاطره‌نویسی را شروع کنیم؟ (راهنمای ساده)

با این راهنمای ساده یاد می‌گیرید چطور خاطره‌نویسی را شروع کنیم؛ از ترس و کامل‌گرایی عبور کنید و خاطرات خانوادگی و نسل‌ها را در ۱۰ دقیقه ثبت کنید.

لحظه‌ی سکوت پیش از تصمیم؛ ایستادن کنار در، نور ملایم عصر و مکثی که آغاز تغییر است. مجله خاطرات

لحظه‌ای که تصمیم گرفتیم جدا شویم؛ چطور آن ثانیه را بازخوانی کنیم تا بماند به یادگار رشد؟

لحظه‌ای که تصمیم به جدا شدن می‌گیریم، زمان کند می‌شود. این متن کمک می‌کند آن ثانیه را بازخوانی کنیم تا رشد و معنا بماند، نه فقط درد.

فردی ایرانی کنار پنجره با نخ حلقه‌شده روی میز؛ نمادی از الگوهای خودآزارانه و تکرار خاطره‌ها

الگوهای خودآزارانه؛ وقتی خاطره تبدیل به تکرار می‌شود

الگوهای خودآزارانه گاهی تکرارِ خاموش خاطره‌ها هستند؛ وقتی یک تجربه قدیمی تبدیل به «قانون زندگی» می‌شود. نشانه‌ها و راه‌های قطع این چرخه را بخوانید.

فردی ایرانی کنار پنجره در شب با حال‌وهوای فکرکردن به خاطرات خجالت‌آور، شرم و نشخوار ذهنی و تلاش برای پذیرش و ترمیم درونی

خاطرات خجالت‌آور؛ چرا بعضی لحظه‌ها حتی بعد از سال‌ها رهایمان نمی‌کنند؟

چرا خاطرات خجالت‌آور حتی بعد از سال‌ها رهایمان نمی‌کنند؟ در این مقاله از شرم، نشخوار ذهنی، پذیرش و ابزارهای عملی برای رهایی از خاطرات می‌گوییم.

"مجله خاطرات - تصویری نوستالژیک از دفتر قدیمی با قلم، عکس‌های قدیمی، فنجان چای داغ و لوازم خاطره‌انگیز که در نور شمع نرم قرار دارند."

اولین باری که شکست خوردیم و بلند شدیم؛ نوشتن به‌عنوان نسخه‌ی خاطره‌درمانی شخصی

اولین شکست هرکسی یک وزن پنهان دارد. این مقاله نشان می‌دهد چطور نوشتن می‌تواند شرم را به روایت تبدیل کند و خاطره را سبک‌تر کند.

ساخت آلبوم «قبلاً این‌گونه بودم» برای پذیرش تغییر و ثبت رشد با ترکیب یادگاری‌های کوچک و آرشیو دیجیتال

آلبوم «قبلاً این‌گونه بودم»؛ راهنمای ساختن پرونده‌ای که بماند به یادگار پذیرش و رشد

راهنمای ساخت آلبوم «قبلاً این‌گونه بودم»؛ پرونده‌ای بین عکس و یادداشت و آرشیو دیجیتال برای پذیرش تغییر، ثبت رشد و رهاشدن از گیرکردن در گذشته.

دست یک فرد ایرانی در حال نوشتن وصیت‌نامه عاطفی و نامه به آینده روی میز چوبی کنار پاکت مهر و موم‌شده؛ نمادی از میراث عاطفی و خاطره خانوادگی

نوشتن وصیت‌نامه عاطفی؛ هدیه‌ای روان‌شناختی که برای نسل بعد بماند به یادگار، نه فقط اموال

وصیت‌نامه عاطفی یک نامه به آینده و میراث عاطفی برای خانواده است؛ نه وصیت حقوقی. چگونه آن را صادقانه، سبک و امن بنویسیم و به یادگار بگذاریم؟