بازارها و پاساژها؛ از حجرههای قدیم تا شیشههای مدرن: روایتی حسی و تحلیلی از تغییر فضا، نور، صدا و رفتار خرید در ایران و نقش آنها در ساختن خاطرات شهری.
کوچهی بنبست در شهر شلوغ بنبست نیست؛ جایی برای بازی نور، آکوستیک صدا و مناسک دیدار. این یادداشت از معماری صمیمیت و راهحلهای احیای آن میگوید.
سایهی درختان خیابانهای قدیم یادآور خنکای پیادهرویهای بیعجله است؛ روایتی از ریتم آرام شهر، صدای برگها، و فرهنگ همسایگی که خاطرات جمعی را زنده میکند.
از لامپهای مهتابی دههٔ ۶۰ تا LEDهای امروز، ویترین مغازهها قاب اقتصاد و سبک زندگی ایرانیاند؛ روایتی میدانی از تغییر چیدمان، برند و نگاه تماشا.
با اتوبوس دوطبقههای تهران از طبقه دوم به شهر نگاه کنیم؛ روایت رفتار مسافران، منظر خیابان و نگاه کودکان، و راهکارهایی برای زنده نگهداشتن خاطرات شهری.
تهران قدیم را با نگاه میدانی و رفتارشناسی بخوانید: از میدان توپخانه تا کوچههای چراغدار؛ ریتم زندگی، مسیرها و صداها در حافظهٔ جمعی و نه صرفاً نوستالژی.
چنارهای محله در عصر برجها چگونه چراغ خاطرات ما میمانند؟ تحلیلی و اجرایی درباره نقش درختان کهنسال در صمیمیت همسایگی و بازآفرینی روح کوچههای ایرانی.
از سفره تا میز مدرن؛ راهنمایی عملی و احساسی برای بازطراحی آیین غذا خوردن جمعی، با بوی نان داغ، چای دورهمی و معناهای صمیمیت، گفتوگو و مشارکت در خانههای ایرانی.
چرا ویترینهای نارنجی و تابلوهای آبی هنوز هم بوی اعتماد و صمیمیت میدهند؟ بازخوانی نقش رنگ، نور گرم و دستنوشتهها در شکلدادن خاطرات شهری و تجربه خرید محلی.
حیاط خلوت در معماری ایرانی فقط یک فضای فیزیکی نیست؛ جایی است برای مکث، بوی خاک نمخورده و صدای آب. در این مقاله پیوند تجربهی زیسته با راهکارهای اجرایی امروز را میبینیم.
کتابفروشیهای مستقل؛ حافظه فرهنگی یک شهر
تاریخ انتشار: 10 دی 1404
آراد؛ آرام، اما رو به جلو
تاریخ انتشار: 10 دی 1404
ترانه؛ آهنگ زندگی در یک کلمه
تاریخ انتشار: 10 دی 1404
سفره ناهار تابستانی؛ بادمجانهای کبابی، دوغ محلی و سفره حصیری حیاط
تاریخ انتشار: 10 دی 1404
از سماور روسی تا گلدان بلور؛ اشیایی که در هر خانه ایرانی مشترک بودند
تاریخ انتشار: 10 دی 1404