دسته: دهه‌ها و سبک زندگی

غروب محله ایرانی با اذان مغرب از بلندگوی مسجد؛ پنجره‌های روشن، کوچه باریک و حال‌وهوای نوستالژیک آرام‌بخش

اذان مغرب از بلندگوی مسجد محله؛ لحظه‌ای که خانه‌ها نفس می‌کشیدند

غروب که می‌رسید، اذان مغرب از بلندگوی مسجد محله مثل نخ نامرئی خانه‌ها را به هم وصل می‌کرد. لحظه‌ای که ریتم شهر کند می‌شد و نفس مشترک محله شنیده می‌شد.

خواننده محله در کوچه‌ای نوستالژیک ایران، با رادیوی کافه و جمع همسایه‌ها؛ نغمه‌های کوچه و موسیقی مردمی در خاطرات جمعی.

صدای خواننده محله؛ روایت موسیقی مردمی دهه‌های ایران

روایت زنده از «خواننده محله» و نغمه‌های کوچه؛ از دعوت‌های خانوادگی و رادیوی کافه تا هم‌خوانی‌های جمعی. موسیقی مردمی چگونه هویت محله و خاطرات جمعی ما را می‌سازد؟

پارک محله دهه شصت در غروب؛ کودکان روی تاب فلزی، توپ پلاستیکی راه‌راه، گاری بستنی و بوی لاستیک تازه؛ تصویری نوستالژیک از خاطرات جمعی.مجله خاطرات

پارک محله در دهه شصت؛ تاب، بستنی و بوی لاستیک تازه

پارک محله در دهه شصت فقط فضای سبز نبود؛ صحنه‌ای بود برای شکل‌گیری خاطرات جمعی. در این روایت–تحلیل، پنج حس را مرور می‌کنیم و راه‌های ساده برای باززنده‌سازی همان حس در پارک‌های امروز پیشنهاد می‌دهیم.

شب پخش سریال در خانه ایرانی با چای و دورهمی خانوادگی؛ بازآفرینی خاطرات تلویزیون و سکوت محله.مجله خاطرات

شب پخش سریال؛ وقتی خیابان خلوت می‌شد و همه پای تلویزیون بودند

بازخوانی شب‌های پخش سریال؛ از سکوت محله تا بوی چای. راهنمای کم‌هزینه برای ساختن آیین خانوادگی و گفت‌وگوی بعد از تماشا؛ خاطراتی که پیوند می‌سازند.

ترکیب سفره عقد مینیمال با آیینه و شمعدان، چند سکه مهریه و تبلت امضای دیجیتال؛ نمادی از پیوند مهریه و دفتر ازدواج دیجیتال و ثبت خاطرات آغاز زندگی.مجله خاطرات

مهریه و دفتر ازدواج؛ از سند کاغذی تا امضای دیجیتالِ یک پیمان فرهنگ

تحلیلی فرهنگی از مهریه و دفتر ازدواج؛ از سند کاغذی تا امضای دیجیتال. چگونه آیین‌های ساده و معنادار بسازیم و خاطرات آغاز زندگی را ماندگار کنیم.

خانه قدیمی ایرانی با رادیو ترانزیستوری و نوار کاست و شنیدن جمعی موسیقی؛ نوستالژی و خاطرات موسیقی در فضای خانگی

از رادیو ترانزیستوری تا نوار کاست؛ خاطره شنیدن موسیقی در خانه‌های قدیمی

سیر تحول شنیدن موسیقی خانگی از رادیو ترانزیستوری تا نوار کاست، و نقش شنیدن جمعی در بافت خانواده و محله؛ با پیشنهادهایی برای بازآفرینی تجربه‌ای آگاهانه امروز.

پشت‌بام‌های تهران با آنتن خرچنگی و اتاق پذیرایی دهه هفتاد؛ خانواده‌ای دور تلویزیون و ویدئو، بازآفرینی خاطرات تماشای جمعی

از آنتن خرچنگی تا ویدئوی قاچاق؛ خاطرات تماشای جمعی در دهه‌های شصت و هفتاد

از آنتن‌های خرچنگی تا ویدئوی قاچاق، خاطرات تماشای جمعی چگونه سلیقه و گفت‌وگوی محله را ساختند و امروز چطور می‌توان آن حس را ساده بازآفرینی کرد؟

شب‌نشینی دهه شصت روی پشت‌بام: رادیوی کوچک، سینی استیل هندوانه و آسمان پرستاره؛ بازسازی حس جمعی و نوستالژی ایرانی

رادیوی کوچک و آسمان پرستاره؛ روایت شب‌نشینی‌های دهه شصت

بازسازی حس شب‌نشینی‌های دهه شصت؛ از صدای خش‌خش رادیوی کوچک تا هندوانهٔ سینی استیل و آسمان پرستاره. تحلیلی نوستالژیک-اجتماعی با راهکارهای عملی برای ایجاد تجربه‌ای جمعی و کم‌هزینه امروز.

بالکن ایرانی با سماور و گوشی در حال ضبط وویس واتساپ؛ نمادی از سیاست روزمره در خانه و گفت‌وگوی محترمانه

کنج بالکن و وویس‌های واتساپ؛ سیاست روزمره در خانه‌های ایرانی

از بالکن کاشی‌قدیمی تا وویس‌های واتساپ؛ سیاست روزمره وارد خانه‌های ما شده است. این مقاله با نگاهی احساسی و فرهنگی، راهکارهای ساده برای گفت‌وگوی محترمانه و ثبت خاطرات امن ارائه می‌دهد.

میکرو؛ کنسول بازی قدیمی کنار تلویزیون لامپی با دسته‌ بازی سیم‌دار و کارتریج چندبازی در اتاق پذیرایی ایرانی

میکرو؛ اولین کنسول بازی‌های ویدئویی ایرانی‌ها

میکرو برای نسل ایرانی، فقط یک کنسول نبود؛ آغاز عصر دیجیتال خانگی بود. از ماریو و تانک تا نوبت گرفتن جلوی تلویزیون و درد انگشت روی دکمه A/B؛ روایت یک خاطره‌ی جمعی.