دسته: مکان‌های دلبسته

حیاط مدرسهٔ محله در صف صبحگاهی با تابلوهای فرسوده، درختان سرو، غبار گچ و نور صبح؛ بازنمایی نوستالژیک مدارس محله در ایران.مجله خاطرات

مدارس محله؛ مکان‌هایی که زمان در آنها شکل دیگری دارد

مدارس محله؛ جایی که زمان در ریتم صف صبحگاهی، بوی دفتر نو و تابلوهای فرسوده کش می‌آید. نگاهی مردم‌نگارانه به حافظه‌ی جمعی و نوستالژی مدرسه.

زمین خاکی فوتبال در ایران با گرد و خاک طلایی غروب، دروازه‌ی سنگی، نوجوانان در حال بازی و حاشیه‌ی پر از کفش و قمقمه؛ نماد دوستی‌های پایدار

زمین‌های خاکی فوتبال؛ جغرافیای دوستی‌های پایدار

روایتی تحلیلی از زمین‌های خاکی فوتبال در ایران؛ از بوی خاک نم‌خورده و فریاد گل تا عرف‌های بازی و حاشیه‌ی زمین‌ها که دوستی‌های پایدار را می‌سازند.

سوپرمارکت شبانه‌روزی در خیابان محلی ایران با نور مهتابی، مشتریان شبانه و ویترین روشن؛ بازتاب ریتم‌های خرد زندگی شهری و آیین خرید شبانه.

سوپرمارکت‌های شبانه‌روزی؛ محفل‌های کوچک زندگی شهری

سوپرمارکت‌های شبانه‌روزی، محفل‌های کوچک زندگی شهری‌اند؛ با نور مهتابی، آیین خرید شبانه و ریتم‌های خرد که در حافظه‌ جمعی ما نقش می‌بندند و احساس امنیت شبانه می‌سازند.

نمای درونی کافه‌های قدیمی ایران با سماور برنجی، پیش‌خدمت با سینی چای، مشتریان از دو نسل و زبان‌ بدن فعال؛ آیین سفارش و ریتم اجتماعی شهر

کافه‌های قدیمی؛ پاتوق‌هایی که دو نسل را شکل دادند

کافه‌های قدیمی ایران چگونه با آیین سفارش، زبان‌ بدن مشتریان و ریتم اجتماعی شهر، دو نسل را شکل دادند؟ روایتی تحلیلی و نوستالژیک با نگاه نوید اسفندیاری.

ایستگاه مترو تهران در ساعت شلوغی با ازدحام مسافران؛ ریتم قدم‌ها، صداهای هم‌پوشان، رطوبت زیرزمین و زبان بدن در حافظهٔ روزمرهٔ شهری

ایستگاه‌های مترو و خاطره‌های ازدحام؛ حافظه روزمره در زیرزمین شهر

روایتی مردم‌نگارانه از ایستگاه‌های مترو و خاطره‌های ازدحام؛ شنیدن صداهای هم‌پوشان، ریتم قدم‌ها و حس رطوبت زیرزمین؛ چگونه حافظهٔ روزمره در شهری زیرزمینی شکل می‌گیرد.

کبوترهای حرم در آسمان صحن زیارتی با گنبد طلایی و کاشی‌های فیروزه‌ای، نماد صلح و ایمان در خاطرات زائران ایرانی

کبوترهای حرم؛ پیام‌آوران صلح در آسمان ایمان

تحلیلی نمادشناسانه از کبوترهای حرم به‌عنوان پیام‌آوران صلح؛ پیوندشان با خاطرات زائران، نور فضاهای زیارتی و آیین‌های خانگی دانه‌پاشی.

نمایی نوستالژیک از داخل سینمای قدیمی ایران با صندلی‌های مخمل قرمز، پرتو آپارات در فضای غبارآلود و معماری قوسی؛ تمرکز بر نور، صدا و تجربه‌ جمعی تماشاگران.مجله خاطرات

سینماهای قدیمی؛ سالن‌هایی که زندگی ما را فریم‌به‌فریم ثبت کردند

سینماهای قدیمی ایران چگونه با معماری، نور و صدا، حافظه‌ جمعی ما را شکل دادند؟ روایتی تحلیلی از فضای سالن‌ها، رفتارهای تماشاگران و راه‌حل‌های پاسداری از این میراث نوستالژیک.

تصویر نوستالژیک ترمینال اتوبوس بین‌شهری ایران در سپیده‌دم؛ باربری‌ها، خانواده‌ها، بخار چای و اتوبوس‌ها؛ تداعی‌گر خاطرات سفر و آغاز مسیر.

ترمینال‌ها؛ نقطه شروع سفرهایی که حافظه ساختند

ترمینال‌ها فقط محل حرکت نیستند؛ آغاز خاطرات سفرند. با روایت نوید اسفندیاری از بوها، صداها، لهجه‌ها و انتظار، نقش ترمینال در نوستالژی ایرانی را کشف کنید.

نمای داخلی حمام‌های قدیمی ایران با گنبد نورگیر، بخار ملایم، کاشی‌های فیروزه‌ای و آیین شست‌وشوی جمعی

حمام‌های قدیمی؛ معماری گرم یک آیین مشترک

روایتی حسی و تحلیلی از حمام‌های قدیمی ایران؛ از معماری گنبدی و بخار و صداها تا آیین‌های شست‌وشوی جمعی و پیوند با خانه، با راه‌حل‌های حفظ و باززنده‌سازی.

نمای داخلی کتابخانه‌ عمومی ایران با نور عصرگاهی، قفسه‌های چوبی و خواننده‌ای که بوی کاغذ کتاب را استشمام می‌کند؛ پیوند بوی کاغذ و حافظه‌ جمعی.مجله خاطرات

کتابخانه‌های عمومی؛ چرا بوی کاغذ هنوز در حافظه جمعی زنده است؟

چرا بوی کاغذ در کتابخانه‌های عمومی ایران هنوز زنده است؟ با نگاهی میدانی به سکوت، ریتم خواندن و حس بو، نقش آن‌ها در حافظه جمعی ما بررسی می‌شود.