از اتوبوس آبی تا عکس دستهجمعی، اردوی مدرسه را بهمثابه آیین جمعی نسلهای ایرانی روایت میکنیم؛ با بو، صدا و جزئیات میدانی نسلی که ساده خوش بود.
بستنی قیفی دومینو؛ آیین خنکشدن ظهرهای تابستان در پیادهروها و سفرهای جادهای. از زنگ بستنیفروش تا چکههای شیرین، روایت یک خاطرهٔ جمعی و ماندگار.
استراحتگاههای بینراهی ایران را بهعنوان پناهگاههای بیادعا میکاویم؛ از نور زرد لامپ و تختهای فلزی تا بوی چای و بخار غذا که حس موقتیبودن و امنیت میآفریند.
ترمینالها فقط محل حرکت نیستند؛ آغاز خاطرات سفرند. با روایت نوید اسفندیاری از بوها، صداها، لهجهها و انتظار، نقش ترمینال در نوستالژی ایرانی را کشف کنید.
روایتی قومنگارانه از نقشههای کاغذی جادهها در ایران؛ از کاپوت داغ ماشین و انگشت پدر تا بحث «راهِ نزدیکتر» و نقش این آیین در ساختن خاطرات خانوادگی.
چای لب جاده؛ طعمی ساده که سفر را زنده میکند. توصیفی حسی از بخار استکانکمر، صدای ماشینها و نقش این وقفهی کوتاه در ساخت خاطره سفر.
روایتی زمینمحور از پیکنیک با سماور زغالی در ظهرهای جمعه؛ از بوی دود و چای تا عادتهای خانوادگی، مسیرهای بینراهی و راهکارهای ایمنی و بازآفرینی تجربه.
پیکنیکهای جمعه، آیین ملی سه دهه در ایران؛ از پارک تا لب رودخانه، بوی چای و کباب و شوخیهای پدرها، سازنده خاطرات خانوادگی و تقویم احساسی ما.
اُروس کوهستان، درختی باددیده و برفخورده، چگونه در حافظهٔ محلی و سفرهای ایرانی جا خوش کرده است؟ روایت مردمنگارانهای از صدا، اقلیم و خاطرات.
روایتی میدانی از توقفهای بینراهی قدیم زیر سایهی بلوطها؛ بوی چوب خیس، نسیم جاده و رسمهای سادهٔ خانوادگی که سفر را معنادار و صمیمی میکرد.
چسبندگی زبانی؛ چرا بعضی تکیهکلامها هیچوقت نمیمیرند؟
تاریخ انتشار: 19 آذر 1404
سینمای امروز، حافظه دیروز؛ چرا بازگشت به ژانرهای دهه ۶۰ دوباره محبوب شده؟
تاریخ انتشار: 19 آذر 1404
از نامههای عاشقانه تا چتهای امروزی؛ کدامشان شایستهاند بمانند به یادگار روان تو؟
تاریخ انتشار: 19 آذر 1404
زمستان و نذرهای محلی؛ قصه گرمایی که در سرما ساخته میشد
تاریخ انتشار: 19 آذر 1404
موکتهای پرزکوتاه؛ نماد خانههای دهه ۶۰ و ۷۰
تاریخ انتشار: 19 آذر 1404