روایتی قومنگارانه از نقشههای کاغذی جادهها در ایران؛ از کاپوت داغ ماشین و انگشت پدر تا بحث «راهِ نزدیکتر» و نقش این آیین در ساختن خاطرات خانوادگی.
چای لب جاده؛ طعمی ساده که سفر را زنده میکند. توصیفی حسی از بخار استکانکمر، صدای ماشینها و نقش این وقفهی کوتاه در ساخت خاطره سفر.
در سفرهای کوهستانی، میان مه و سنگ و باد، از هیاهوی شهر فاصله میگیریم و به خود نزدیک میشویم؛ راهنمایی حسی و آرام برای ساختن خاطرات ماندگار.
اُروس کوهستان، درختی باددیده و برفخورده، چگونه در حافظهٔ محلی و سفرهای ایرانی جا خوش کرده است؟ روایت مردمنگارانهای از صدا، اقلیم و خاطرات.
توقف کنار جاده، فرصتی برای دیدن آسمان و شنیدن باد است؛ با راهکارهای ایمن، آیینهای کوچک و نگاه نوستالژیک، لحظهها را به خاطرهای ماندگار تبدیل کنید.
روایتی میدانی از موج «چای آتیشی» در پیکنیکهای ایرانی؛ طعم دودی و آتش ساده چطور جوانها را به آیینهای جمعی، خاطرات مشترک و مراقبت از طبیعت پیوند میدهد.
چسبندگی زبانی؛ چرا بعضی تکیهکلامها هیچوقت نمیمیرند؟
تاریخ انتشار: 19 آذر 1404
سینمای امروز، حافظه دیروز؛ چرا بازگشت به ژانرهای دهه ۶۰ دوباره محبوب شده؟
تاریخ انتشار: 19 آذر 1404
از نامههای عاشقانه تا چتهای امروزی؛ کدامشان شایستهاند بمانند به یادگار روان تو؟
تاریخ انتشار: 19 آذر 1404
زمستان و نذرهای محلی؛ قصه گرمایی که در سرما ساخته میشد
تاریخ انتشار: 19 آذر 1404
موکتهای پرزکوتاه؛ نماد خانههای دهه ۶۰ و ۷۰
تاریخ انتشار: 19 آذر 1404