برچسب: سفرهای کوهستانی

نقشهٔ کاغذی جاده‌ها روی کاپوت یک ماشین قدیمی، دست پدر روی مسیر نقشه و دست بچه‌ها روی گوشه‌ها، در صبح خنک سفر .مجله خاطراتجاده‌ای قدیمی ایرانی.

نقشه‌های کاغذی جاده‌ها؛ وقتی GPS فقط در دل پدر بود

روایتی قوم‌نگارانه از نقشه‌های کاغذی جاده‌ها در ایران؛ از کاپوت داغ ماشین و انگشت پدر تا بحث «راهِ نزدیک‌تر» و نقش این آیین در ساختن خاطرات خانوادگی.

چای لب جاده در غروب ایران با سماور برنجی بخاردار، استکان‌کمر کهربایی و رد چراغ ماشین‌ها؛ تصویری نوستالژیک از توقف بین‌راه و طعم سفر

چای لب جاده؛ طعمی ساده که سفر را زنده می‌کند

چای لب جاده؛ طعمی ساده که سفر را زنده می‌کند. توصیفی حسی از بخار استکان‌کمر، صدای ماشین‌ها و نقش این وقفه‌ی کوتاه در ساخت خاطره سفر.

تصویر سفرهای کوهستانی ایران در سپیده‌دم با مه، سنگ و باد؛ رد پای عابر روی خاک و حس فرار از هیاهو و بازگشت به خود

سفرهای کوهستانی؛ فرار از هیاهو و بازگشت به خود

در سفرهای کوهستانی، میان مه و سنگ و باد، از هیاهوی شهر فاصله می‌گیریم و به خود نزدیک می‌شویم؛ راهنمایی حسی و آرام برای ساختن خاطرات ماندگار.

درخت اورس کوهستان در ایران زیر باد و کنار لکه‌های برف؛ نشانه‌ای از سفر، خاطرات و صدای باد در ارتفاعات

اُروس کوهستان؛ درختی که خاطره‌ی برف و باد را در خود دارد

اُروس کوهستان، درختی باددیده و برف‌خورده، چگونه در حافظهٔ محلی و سفرهای ایرانی جا خوش کرده است؟ روایت مردم‌نگارانه‌ای از صدا، اقلیم و خاطرات.

توقف کنار جاده در غروب؛ خودرویی با فلاشر روشن، باد در علف‌ها، نور طلایی بر آسفالت و کوهستان دوردست؛ لحظه‌ای برای دیدن آسمان و شنیدن باد

توقف کنار جاده؛ لحظه‌ای برای دیدن آسمان و شنیدن باد

توقف کنار جاده، فرصتی برای دیدن آسمان و شنیدن باد است؛ با راهکارهای ایمن، آیین‌های کوچک و نگاه نوستالژیک، لحظه‌ها را به خاطره‌ای ماندگار تبدیل کنید.

چای آتیشی در سفرهای آخر هفته؛ جوان‌ها دور آتش کوچک کنار طبیعت با کتری مسی، لیوان‌های چای و حس نوستالژی و خاطرات جمعی

چای آتیشی در سفرهای آخر هفته؛ بازگشت جوان‌ها به آیین طبیعت

روایتی میدانی از موج «چای آتیشی» در پیک‌نیک‌های ایرانی؛ طعم دودی و آتش ساده چطور جوان‌ها را به آیین‌های جمعی، خاطرات مشترک و مراقبت از طبیعت پیوند می‌دهد.