چرا نور گرم در خانه ایرانی حس امنیت و صمیمیت میسازد؟ این مقاله با نگاهی علمی-احساسی، تجربه چراغ نفتی را واکاوی میکند و ۵ گام ساده برای بازآفرینی آن حس در زندگی امروز ارائه میدهد.
خاستگاه فرهنگی دستمال یزدی در صندوقچهی مادربزرگ، میان بوی چوب صندل و گل خشک، پارچهای تاخورده آرام خوابیده است؛ نه زربفتیِ ترمه دارد، نه رسمیّتِ قالی، اما چیزی در بافت نرمش میگوید که روزی در…
بقچه؛ پارچهای ساده، دنیایی از خاطره در سکوت خانههای قدیم، پیش از آنکه کمدهای امروزی یا جعبههای پلاستیکی رنگپریده جای همهچیز را بگیرند، چیزی آرام و شاعرانه وجود داشت که حافظهٔ خانه را در خود…
واکمن و آغاز دنیای شخصی موسیقی وقتی یک کلیک جهان را عوض کرد در خیابانی شلوغ، میان بوق تاکسیها و صدای گامهای شتابزدهٔ رهگذران، تو ایستادهای. انگشتت را روی دکمهٔ کوچک Play میگذاری. صدای ریزی…
چراغی که خانه را به جمع بدل میکرد وقتی نام چراغ نفتی را میشنویم، تنها یک وسیلهی روشنایی به ذهن نمیآید؛ بلکه تصویر اتاقی کوچک با گلیمهای رنگی، بوی نفت تمیز، و نور کهرباییِ لرزان…
چرا «عکس قدیمی» قلب خاطره را نشانه میرود؟ دیدن یک عکس قدیمی گاهی شبیه باز کردن قفل صندوقچهای است که سالها دست نخورده مانده است. در یک لحظه، تصویر محو و کاغذ زردرنگ میتواند ما…
پارک محله در دهه شصت؛ تاب، بستنی و بوی لاستیک تازه
تاریخ انتشار: 25 آبان 1404
شکستن قلک؛ لحظهی شیرینِ رسیدن به رویاهای کودکانه
تاریخ انتشار: 25 آبان 1404
بازگشت استکانهای قدیمی به میزهای مدرن؛ پیوند نوستالژی و طراحی ایرانی
تاریخ انتشار: 25 آبان 1404
باران در شعر و سینمای ایران؛ از نماد غم تا نشانهی تولد دوباره
تاریخ انتشار: 25 آبان 1404
شب پخش سریال؛ وقتی خیابان خلوت میشد و همه پای تلویزیون بودند
تاریخ انتشار: 25 آبان 1404