وقتی «کفش جلو در» تبدیل به قاب خاطره میشود همیشه قبل از ورود به خانهای که مهمانی در آن جریان دارد، چشممان به ردیف منظم یا گاهی شلوغ کفشها میافتد. این تصویر ساده، چیزی بیش…
چرا آشتی در خاطرات ماندگار است؟ وقتی به عقب برمیگردیم و آلبوم خاطرات ذهنمان را ورق میزنیم، چه صحنهای بیشتر از همه لبخند روی لبمان میآورد؟ اغلب، نه تنها روزهای بازی یا جشنها، بلکه همان…
وقتی از «نوستالژی بازیهای کودکی در حیاط خلوت» حرف میزنیم، چیزی فراتر از چند بازی ساده به ذهن میآید؛ انگار در حال ورق زدن آلبوم زندهای از لحظاتی هستیم که زندگیمان را شکل دادهاند. حیاط…
چرا «عکس قدیمی» قلب خاطره را نشانه میرود؟ دیدن یک عکس قدیمی گاهی شبیه باز کردن قفل صندوقچهای است که سالها دست نخورده مانده است. در یک لحظه، تصویر محو و کاغذ زردرنگ میتواند ما…
وقتی چشمها را میبندیم و به گذشته فکر میکنیم، اولین چیزی که جلوه میکند شاید یک توپ پلاستیکی رنگی باشد که در کوچه با دوستان دنبال میکردیم، یا صدای تیلههایی که در گودال خاکی به…
کتابفروشیهای مستقل؛ حافظه فرهنگی یک شهر
تاریخ انتشار: 10 دی 1404
آراد؛ آرام، اما رو به جلو
تاریخ انتشار: 10 دی 1404
ترانه؛ آهنگ زندگی در یک کلمه
تاریخ انتشار: 10 دی 1404
سفره ناهار تابستانی؛ بادمجانهای کبابی، دوغ محلی و سفره حصیری حیاط
تاریخ انتشار: 10 دی 1404
از سماور روسی تا گلدان بلور؛ اشیایی که در هر خانه ایرانی مشترک بودند
تاریخ انتشار: 10 دی 1404