دسته: بازی‌ها و سرگرمی‌های قدیم

کودکان در کوچه ایرانی در حال بازی‌های خیابانی قدیم مثل مشدی‌گردو، کش‌بازی و طناب‌زدن با حال‌وهوای زنده و محله‌ای

مشدی‌گردو، کش‌بازی و طناب‌زدن؛ خیابان‌هایی که با صدا و پا زنده بودند

روایتی مردم‌نگارانه از مشدی‌گردو، کش‌بازی و طناب‌زدن؛ بازی‌هایی که کوچه را با ریتم صداها، قانون‌های نانوشته و مراقبت نامرئی بزرگ‌ترها زنده می‌کردند.

شب‌نشینی خانوادگی در قطعی برق با نور شمع، استکان چای، ظرف آجیل و قالی ایرانی؛ فضایی نوستالژیک از دورهمی ایرانی و لبخندهای روشن.مجله خاطرات

شب‌نشینی خانوادگی؛ وقتی برق می‌رفت و لبخندها روشن می‌ماندند

یادداشتی میدانی از شب‌نشینی خانوادگی در قطعی برق: نور شمع، قصه‌گویی بزرگ‌ترها، بازی‌های جمعی و صدای خنده؛ تقابل نوستالژی دیروز با سبک‌زندگی امروز.

صحنه‌ای از اتاق پذیرایی ایرانی دهه ۷۰ با کودکان دور آتاری دستی روی فرش، رقابت برادرانه و صداهای بیپ بازی‌های جیبی در فضای .مجله خاطراتنوستالژیک

آتاری دستی؛ آغاز عصر بازی‌های جیبی و رقابت‌های برادرانه

روایتی میدانی از آتاری دستی: از صف مغازه‌های صوتی‌تصویری تا فرش پذیرایی، رقابت‌های برادرانه و قواعد نانوشته‌ای که ریتم خانه‌های ایرانی دهه‌های ۶۰ و ۷۰ را عوض کرد.

کودک ایرانی با فرفره کاغذی در باد عصرگاهیِ کوچه‌ای با دیوار کاه‌گلی و جوی آب؛ روایتی از خاطرات محله و بازی‌های ساده.مجله خاطرات

فرفره کاغذی و بادهای عصرگاهی؛ اسباب‌بازی ساده‌ای که دنیا را می‌چرخاند

روایت میدانی از فرفره کاغذی و بادهای عصرگاهی در محله‌های ایران؛ از اقتصاد خانواده و دست‌ساز بودن تا نقش پدر و پدربزرگ، حافظه حسی و پیوندهای همسایگی.

جوجه‌های رنگی عید نوروز در بساط دست‌فروش کنار مدرسه و میدان، با کارتن مقوایی و کاه‌وکلش؛ کودکان کنجکاو و نوستالژی کودکی در ایران.مجله خاطرات

جوجه‌رنگی عید؛ شادی کوچک، دنیای بزرگ کودکی

روایتی قوم‌نگارانه از جوجه‌های رنگی عید در ایران؛ از بساط دست‌فروش جلوی مدرسه تا حیاط خانه، میان شادی کودکانه، مسئولیت، مصرف‌گرایی و اخلاق حیوانات.

بادبادک‌های نئون در پارک ایرانی هنگام غروب؛ خانواده‌ها و همسایه‌ها در فضایی صمیمی مشغول بازی و خاطره‌سازی جمعی مجله خاطرات

بادبادک‌های نئون و پارکی؛ بازگشت شادی ساده در عصر دیجیتال

بادبادک‌های نئون در غروب پارک، بهانه‌ای ساده و شهری برای ساختن خاطرات جمعی سالم با همسایه‌ها و خانواده. راهنمای اجرا، ایمنی و شادی کم‌هزینه در عصر دیجیتال.

بادبادک‌های کاغذی روی پشت‌بام‌های تهران با کودکان در حال دویدن زیر آسمان آبی؛ بازی‌های کوچه، شادی جمعی و عصرهای باد.مجله خاطرات

بادبادک‌های کاغذی؛ دویدن زیر آسمان آبی کودکی

روایتی صمیمی از بادبادک‌های کاغذی و بازی‌های کوچه؛ تحلیلی از شادی جمعی و راهکارهای اجرایی با دستور ساخت امن برای زنده‌کردن عصرهای باد در پارک و پشت‌بام.

کودکان در کوچه‌ای ایرانی زیر سایه درخت، با توپ پلاستیکی راه‌راه و دوچرخه بازی می‌کنند؛ تصویر نوستالژیک از بازی‌های تابستانی و خاطرات کوچه‌ای.مجله خاطرات

تابستان کودکی؛ توپ پلاستیکی، دوچرخه و کوچه‌های بی‌انتهای بازی

تابستانِ کودکی با توپ پلاستیکی، دوچرخه و کوچه‌های بی‌انتها؛ روایت و راهکارهای کم‌هزینه برای زنده‌کردن بازی‌های خیابانی امروز و انتقال خاطرات به نسل جدید.

بازی کبدی با ریشه‌های ایرانی در حیاطی خاکی؛ مهاجم در حال لمس و بازگشت، تیم دفاع هماهنگ؛ نور غروب، حس نوستالژی و پیوند فرهنگی نسل‌ها.

کبدی؛ ریشه‌های ایرانی یک بازی جهانی

کبدی فقط یک بازی نفس‌گیر نیست؛ پلی است میان آیین‌های بدنی ایران‌زمین و ورزش جهانی امروز. در این مقاله، تاریخ، معنا و اجرای دوباره کبدی برای نسل امروز را می‌خوانید.

بازی پانتومیم خانوادگی ایرانی به‌صورت واضح؛ یک نفر در حال اجرای اداها و بقیه با خنده و هیجان در حال حدس‌زدن، در نشیمنی مدرن با دکور ایرانی و نور گرم عصرگاهی. پانتومیم سنتی

پانتومیم سنتی؛ وقتی ادا جای کلمات را می‌گیرد

پانتومیم سنتی در دورهمی‌های ایرانی فقط یک بازی نیست؛ تمرینی برای همدلی، تخیل و ارتباط بی‌کلام است. این یادداشت با حال‌وهوای نوستالژیک، ایده‌های امروزی و مقایسه نسخه سنتی و مدرن را پیش می‌کشد.