از سماور و فرش تا استریم و پلیلیست؛ راهنمایی فرهنگی و کاربردی برای دیدن جمعی در اتاق پذیرایی ایرانی و بازآفرینی خاطرات خوش تماشا.
از بوی چای عصرگاهی و خشخش آنتن تا پلتفرمهای امروز؛ این یادداشت روایت میکند چگونه تلویزیون و سینما هم آینه جامعه ایران بودهاند و هم سازنده تصویر آن. با راهکارهای ساده برای بازآفرینی آیین تماشا و ثبت خاطرات جمعی در خانه.
تماشای مشترک فیلم و سریال در خانههای ایرانی، آیینی برای گریه امن و خنده جمعی است؛ شبی که در آن دلها سبک میشوند و خانواده دوباره با هم گفتگو میکند.
چرا بعضی سکانسها مثل نخ نامرئی، از پرده سینما به دل ما گره میخورند؟ در این نوشته از نقش تصویر، موسیقی و خاطرهی جمعی میگوییم؛ تسلایی که سینما در روزمره ایرانی میدمد.
شبهای تماشای مشترک در عصر استریم، ادامه همان رسم قدیمی نشستن روی فرش و دیدن سریال است؛ صمیمیتی کمهزینه که میشود آگاهانه و مهربانانه زندهاش کرد.
روایتی تحلیلی از نقش چای در سینما؛ چگونه بخار یک فنجان، قابهای عاشقانه میسازد و خاطرهها را ماندگار میکند. با نمونهسکانسها، نکات بصری و ایدههای دکور.
پارک محله در دهه شصت؛ تاب، بستنی و بوی لاستیک تازه
تاریخ انتشار: 25 آبان 1404
شکستن قلک؛ لحظهی شیرینِ رسیدن به رویاهای کودکانه
تاریخ انتشار: 25 آبان 1404
بازگشت استکانهای قدیمی به میزهای مدرن؛ پیوند نوستالژی و طراحی ایرانی
تاریخ انتشار: 25 آبان 1404
باران در شعر و سینمای ایران؛ از نماد غم تا نشانهی تولد دوباره
تاریخ انتشار: 25 آبان 1404
شب پخش سریال؛ وقتی خیابان خلوت میشد و همه پای تلویزیون بودند
تاریخ انتشار: 25 آبان 1404