دسته: زمان، تغییر و پذیرش

«صحنه ای نوستالژیک از یک میز تحریر با یک تقویم کاغذی، صفحه مچاله شده، فنجان چای و دفترچه یادداشت قدیمی در نور ملایم زمستانی، که خاطرات و گذر زمان را منعکس می کند.». مجله خاطرات

تقویمی که دیگر ورق نمی‌زنیم؛ تمرین پذیرش تغییرات و بماند به یادگار سال‌هایی که گذشتند

وقتی تقویم دیگر فقط برای برنامه‌ریزی نیست و به شیء عاطفی تبدیل می‌شود، پذیرش تغییر تمرین می‌خواهد؛ با خاطره‌ها، یادگارها و آیین‌های کوچک روزمره.

فردی ایرانی کنار پنجره با نخ حلقه‌شده روی میز؛ نمادی از الگوهای خودآزارانه و تکرار خاطره‌ها

الگوهای خودآزارانه؛ وقتی خاطره تبدیل به تکرار می‌شود

الگوهای خودآزارانه گاهی تکرارِ خاموش خاطره‌ها هستند؛ وقتی یک تجربه قدیمی تبدیل به «قانون زندگی» می‌شود. نشانه‌ها و راه‌های قطع این چرخه را بخوانید.

فردی ایرانی کنار پنجره در شب با حال‌وهوای فکرکردن به خاطرات خجالت‌آور، شرم و نشخوار ذهنی و تلاش برای پذیرش و ترمیم درونی

خاطرات خجالت‌آور؛ چرا بعضی لحظه‌ها حتی بعد از سال‌ها رهایمان نمی‌کنند؟

چرا خاطرات خجالت‌آور حتی بعد از سال‌ها رهایمان نمی‌کنند؟ در این مقاله از شرم، نشخوار ذهنی، پذیرش و ابزارهای عملی برای رهایی از خاطرات می‌گوییم.

ساخت آلبوم «قبلاً این‌گونه بودم» برای پذیرش تغییر و ثبت رشد با ترکیب یادگاری‌های کوچک و آرشیو دیجیتال

آلبوم «قبلاً این‌گونه بودم»؛ راهنمای ساختن پرونده‌ای که بماند به یادگار پذیرش و رشد

راهنمای ساخت آلبوم «قبلاً این‌گونه بودم»؛ پرونده‌ای بین عکس و یادداشت و آرشیو دیجیتال برای پذیرش تغییر، ثبت رشد و رهاشدن از گیرکردن در گذشته.

فرد ایرانی در خانه در حال غلبه بر شرم و ترس از مزاحم شدن و آمادهٔ کمک خواستن

چرا در ذهنمان خاطره ساختیم که نباید کمک بخواهیم؟

چرا باور «نباید کمک بخواهم» در ذهن‌مان حک شده؟ ریشه‌های خانوادگی و مدرسه، ترس از مزاحم شدن و شرم را بشناسید و راه‌های ساده کمک خواستن را تمرین کنید.

تصویر واقع‌گرایانه از سه نقطه عطف تغییر شغل، مهاجرت و جدایی با رویکرد سوگ و خاطره‌درمانی برای سازگاری

تغییر شغل، مهاجرت، جدایی؛ سه لحظهٔ بزرگ و سه تمرین خاطره‌درمانی برای سازگاری

تغییر شغل، مهاجرت و جدایی هرکدام سوگی پنهان دارند. این مقاله با ۹ تمرین خاطره‌درمانیِ امن کمک می‌کند روایت تازه‌ای برای سازگاری بسازید.

جوان ایرانی پس از یک اتفاق خجالت‌آور در خیابان؛ تصویر مرتبط با بدشانسی یا بی‌دقتی، خاطره‌های تلخ، شرم و پذیرش اشتباه

بدشانسی یا بی‌دقتی؟ روایت خاطراتی که کاش هرگز اتفاق نمی‌افتادند

مرز «بدشانسی یا بی‌دقتی» کجاست؟ این مقاله با نگاهی روان‌فرهنگی به شرم، احساس گناه و بازنویسی خاطره‌های تلخ می‌پردازد و راهی برای پذیرش اشتباه و رهایی از گذشته پیشنهاد می‌کند.

فردی ایرانی در حال نوشتن سیر تحول شخصی در دفترچه کنار عکس‌ها و پیام‌های قدیمی؛ نمادی از روان‌درمانی خانگی و بماند به یادگار شدن تغییرات

بماند به یادگار آن‌چه عوض شده‌ایم؛ نوشتن سیر تحول شخصی به‌عنوان نسخه‌ای خانگی از روان‌درمانی

نوشتنِ مسیر تحول شخصی، یک روان‌درمانی خانگی است: راهی برای دیدن آن‌چه عوض شده‌ایم، عبور از انکار و رسیدن به پذیرش و معنا، بماند به یادگار.

تصویر قطار شب‌رو با مسافری در حال دعا و تسبیح، نور مهتاب و منظرهٔ شبانه؛ نمادی از زیارت آرام و خاطره‌سازی مسیر در سفر ایرانی.

قطار شب‌رو و زیارت آرام؛ وقتی مسیر از مقصد مهم‌تر می‌شود

در قطار شب‌رو، زیارت پیش از رسیدن آغاز می‌شود؛ مسیری آرام که با ریتم شب، دعا و آیین‌های ایرانی معنا می‌گیرد و خاطره‌ای ماندگار در دل‌تان می‌سازد.

نخ و سوزن قدیمی در جعبه خیاطی ایرانی، در حال رفو پارچه؛ استعاره‌ای از ترمیم روابط و ساختن خانه‌ای امن با حس نوستالژی.

نخ و سوزن قدیمی؛ مرمت لباس‌ها یا مرهم رابطه‌ها؟ قصه‌های رفو کردن امروز

نخ و سوزن قدیمی فقط برای رفو لباس نیست؛ در این روایت روان‌انگار، مرمت زخم‌های رابطه، مهر و آشتی و ساختن خانه‌ای امن را می‌کاویم.