روایتی شاعرانه-تحلیلی از چنارهای کهن محله؛ سایهسار تابستان، بوی خاک خیس، صدای آب و صمیمیت محله. ایدههای عملی برای زندهکردن آن حس در زندگی امروز.
تحلیلی احساسی و کاربردی از قلکهای سفالی در خانههای ایرانی؛ مدرسه صبر، برنامهریزی و سخاوت. ایدههای امروزی، پیوند با خاطرات و آیینهای محله.
از برق استکانهای پایهدار تا طرح گلسرخی نعلبکیها؛ چای عصرانه را به آیینی کمهزینه، صمیمی و آرام در خانههای امروز بدل کنید و خاطرات را زنده نگه دارید.
وقتی بخار شلهزرد نذری با بوی گلاب و دارچین در کوچه میپیچد، خاطرات محله بیدار میشود؛ ظرفهای گلسرخی، همکاری همسایهها و صمیمیتی که از دل نذر میجوشد.
چای آتیشی و بوی دود، آیین سادهای است که دورهمیهای حیاط و باغ را صمیمیتر میکند؛ از کتری سیاه تا گفتوگوی بیتعارف، تجربهای کمهزینه اما پُر از خاطرات.
غروب که میرسید، اذان مغرب از بلندگوی مسجد محله مثل نخ نامرئی خانهها را به هم وصل میکرد. لحظهای که ریتم شهر کند میشد و نفس مشترک محله شنیده میشد.
چرا نسل امروز به آیینهای نرم و کمهزینه مثل چای و دمنوش در کافهها رو آورده است؟ این گزارش تحلیلی با نگاهی فرهنگی و اجرایی، از خاطرات تا طراحی «ساعت چای» خانگی را روایت میکند.
بخار آش، بوی نعنا و صدای ملاقه؛ روایتی از «آش نذریِ کوچه» بهعنوان آیین همدلی خانگی که اعتماد و پیوند محله را میسازد و ایدههایی کمهزینه برای اجرای امروز.
فرش خانه فقط یک زیرانداز نیست؛ صحنهای است برای گفتوگو، بازی کودکان و شکلگیری خاطرات. در این مقاله، از زمینِ رابطه در خانه ایرانی تا بازطراحی امروزی با بودجه کم را روایت میکنیم.
بادبادکهای نئون در غروب پارک، بهانهای ساده و شهری برای ساختن خاطرات جمعی سالم با همسایهها و خانواده. راهنمای اجرا، ایمنی و شادی کمهزینه در عصر دیجیتال.
یاسمین؛ اسمی خوشعطر برای عشقِ ملایم و خاطرههای روشن
تاریخ انتشار: 4 دی 1404
بردیا؛ ایستاده ماند، حتی وقتی راه سخت شد
تاریخ انتشار: 3 دی 1404
آلبوم «قبلاً اینگونه بودم»؛ راهنمای ساختن پروندهای که بماند به یادگار پذیرش و رشد
تاریخ انتشار: 3 دی 1404
داستانهایی که در حیاطهای قدیمی شروع میشدند؛ روایت ادبیات شهرهای کوچک
تاریخ انتشار: 3 دی 1404
آواز «سحری» در کوچههای خراسان؛ صدایی که سحرهای رمضان را بیدار میکرد
تاریخ انتشار: 3 دی 1404