نویسنده: تحریریه مجله خاطرات

خانواده‌ای ایرانی در حال بازی اسم و فامیل دور میز کوچک، با برگه‌های خط‌دار و چای روی میز در نور گرم روز

اسم و فامیل؛ کاغذی پر از رقابت و خنده

چرا «بازی اسم و فامیل» هنوز زنده است؟ یک برگه خط‌دار، چند خودکار رنگی و صدایی که می‌گوید: «حرفِ میم!» همین شروع یک رقابت بی‌ادعا اما پرهیجان است. برگه‌ها لرزان می‌شوند، ذهن‌ها می‌دوند، و سکوتی…

کودکان ایرانی در حال بازی کبدی در حیاط سنتی یا پارک محلی با نور آفتاب و نشاط کودکانه. بازی زو

بازی زو؛ فریاد و نفس در کوچه‌های قدیمی

آغازِ فریاد، زو به‌مثابه یک تپش جمعی در میان کوچه‌های خاکی و دیوارهای آجری، پیش از آن‌که موبایل و تبلت در دستانمان خانه کنند، «بازی زو» صحنه‌ای از زندگی بود؛ نه فقط بازی. کودکان و…

کلوزآپ از دفترچه تلفن چرمی بازشده روی میز چوبی با نشان‌گذاری حروف الفبا، شماره‌های دست‌نویس فارسی، و نقاشی‌های کودکانه در گوشهٔ صفحه.دفترچه تلفن چرمی

دفترچه تلفن چرمی؛ حافظه‌ای پیش از موبایل

صدایی که از میان صفحات می‌آید در گوشه‌ای از هر خانه، کنار تلفن رومیزی، جسمی آشنا جا خوش کرده بود: دفترچه تلفن چرمی. جلدی نرم، رنگی بین قهوه‌ای و عسلی، که بوی خاصی داشت؛ ترکیبی…

بازی امروز خانواده‌ها با توپ پلاستیکی راه‌راه در پارک محله؛ ترکیب خاطره و شادی در فضایی مدرن و ایرانی

توپ پلاستیکی راه‌راه؛ قهرمان کوچه‌های خاکی

صحنهٔ آغاز: صدای شوت روی خاک نرم همه‌چیز از یک توپ شروع می‌شد؛ نه از مارک خاصی، نه از چرم اصل. از همان توپ‌های پلاستیکی راه‌راه که کنار مغازه‌ها آویزان بودند، سبک و براق، با…

نمای نزدیک از دست مردی با دستمال یزدی نازک و لطیف به رنگ‌های زرشکی و سرمه‌ای که دور مچ پیچیده شده

دستمال یزدی؛ پارچه‌ای پر از داستان

خاستگاه فرهنگی دستمال یزدی در صندوقچه‌ی مادربزرگ، میان بوی چوب صندل و گل خشک، پارچه‌ای تاخورده آرام خوابیده است؛ نه زربفتیِ ترمه دارد، نه رسمیّتِ قالی، اما چیزی در بافت نرمش می‌گوید که روزی در…

بقچه‌های پارچه‌ای ایرانی گره‌خورده روی هم در کمد چوبی، با پارچه‌های گل‌دار و بته‌جقه‌ای و نور گرم روز

بقچه؛ پارچه‌ای ساده، دنیایی از خاطره

بقچه؛ پارچه‌ای ساده، دنیایی از خاطره در سکوت خانه‌های قدیم، پیش از آنکه کمدهای امروزی یا جعبه‌های پلاستیکی رنگ‌پریده جای همه‌چیز را بگیرند، چیزی آرام و شاعرانه وجود داشت که حافظهٔ خانه را در خود…

نمای نزدیک از قوری گل‌سرخی چینی با بخار چای و نقش گل‌های ریز ایرانی روی سفره سنتی.قوری چینی گل‌سرخی

قوری چینی گل‌سرخی؛ گل‌های ریز روی میز صبحانه

قوری چینی گل‌سرخی؛ آغاز صبح با یاد جزئیات قوری چینی گل‌سرخی، فقط یک وسیله‌ی ساده‌ی صبحانه نیست؛ لحظه‌ای است که «زمان» آرام می‌شود. هرکس در حافظه‌اش تصویری دارد از بخار چای که در نور صبح…

ادامهٔ میراث واکمن در خیابان‌های شلوغ امروز. گوش دادن به موسیقی و ساختن خاطره.

واکمن؛ دنیای شخصی موسیقی در خیابان‌های شلوغ

واکمن و آغاز دنیای شخصی موسیقی وقتی یک کلیک جهان را عوض کرد در خیابانی شلوغ، میان بوق تاکسی‌ها و صدای گام‌های شتاب‌زدهٔ رهگذران، تو ایستاده‌ای. انگشتت را روی دکمهٔ کوچک Play می‌گذاری. صدای ریزی…

شادی زنگ تفریح؛ مدرسه و کودکی در قابِ نور. مجله خاطرات

زنگ مدرسه؛ آهنگی که آغاز و پایان روزمان بود

امروز اگر چند ثانیه چشم‌ها را ببندیم، در کناره‌های ذهن هنوز همان آوای کوتاهِ فلزی زنده است؛ صدایی که زمان را تقسیم می‌کرد: کلاس و تفریح، شروع و پایان. زنگ مدرسه فقط «علامت» نبود؛ یک…

7 مهر 1404
کوزه آب خنک با سطح نم‌دار در سایهٔ حیاط خانهٔ ایرانی

نوستالژی آب خوردن از کوزه سفالی در حیاط خانه‌ها

کوزه آب خنک؛ نشانی از خانه‌های ایرانی کوزه سفالی، برای نسل‌های گذشته فقط یک ظرف نبود؛ بلکه نشانه‌ای از هویت خانه و پیوند آدم‌ها با محیط طبیعی‌شان بود. در حیاط خانه‌های ایرانی، جایی ثابت برای…