بازی قاپ فقط یک تفریح نبود؛ آیینی بود که در کوچهها و قهوهخانهها قدرت، رفاقت و مهارت را در کنار بخت میآزمود. این روایت، قواعد، ابزار و حاشیههای قاپ را مستند میکند.
تیلههای رنگی زیر آفتاب، زانوهای خاکی و شستی که میلرزد؛ روایتی از بازی تیله در کوچههای قدیم، با قوانین نانوشته، رقابت کودکانه و درسهای روانشناختی ماندگار.
روایتی از بازی گردو در زنگ تفریح دهه ۶۰ و ۷۰؛ قانونی ساده، هیجانی جمعی و رقابتی سالم که با شکستن گردو و بردن گردوی حریف، دوستیها و کلکلهای شیرین میساخت.
میکرو برای نسل ایرانی، فقط یک کنسول نبود؛ آغاز عصر دیجیتال خانگی بود. از ماریو و تانک تا نوبت گرفتن جلوی تلویزیون و درد انگشت روی دکمه A/B؛ روایت یک خاطرهی جمعی.
صحنهٔ آغاز: صدای شوت روی خاک نرم همهچیز از یک توپ شروع میشد؛ نه از مارک خاصی، نه از چرم اصل. از همان توپهای پلاستیکی راهراه که کنار مغازهها آویزان بودند، سبک و براق، با…
گفتوگوهای بیقید و شرط؛ هنر سفره دل بازکردن در عصر سکوتهای مجازی
تاریخ انتشار: 18 آبان 1404
از تراس تا باغچه دیواری؛ چگونه حیاط خلوت را دوباره به زندگی شهری برگردانیم؟
تاریخ انتشار: 18 آبان 1404
بازگشت به حیاط خلوت؛ پناهی کوچک برای آرامش در آپارتمانهای بینفس
تاریخ انتشار: 18 آبان 1404
نوری که خاموش نمیشود؛ پیوند روشنایی بیرون و آرامش درون
تاریخ انتشار: 18 آبان 1404
روشنایی میان آدمها؛ وقتی چراغ محله استعارهای از امید میشود
تاریخ انتشار: 18 آبان 1404