روایتی الهامبخش از «گیوه» بهعنوان کفش محلی ایرانی: سبک، خنک و پایدار. از کارگاههای دستبافت تا راهنمای انتخاب، نگهداری و ستکردن امروزی.
روایتی فرهنگی و احساسی از «کفش ملی» بهعنوان نماد هویت شهری ایرانی؛ از حیاط مدرسه تا پیادهروهای محل کار، و اینکه چگونه گامهای روزمره به خاطره جمعی تبدیل شدند.
چارقد گلدار فقط یک پوشش سنتی زنان نیست؛ یادگاری زنده از مهر، کارِ خانه و آیینهای روزمره مادران ایرانی است. از بوی نشاسته تا صدای سنجاق، این پارچه گلدار چگونه حس امنیت و زیبایی را به استایل امروز ما میآورد؟
ساعت مچی عقربهای فقط نشاندهنده زمان نیست؛ تیکتاکی است که مناسبتها را به یادگاری تبدیل میکند. از آیین هدیه تا راهنمای انتخاب و نگهداری مینیمال.
خاستگاه فرهنگی دستمال یزدی در صندوقچهی مادربزرگ، میان بوی چوب صندل و گل خشک، پارچهای تاخورده آرام خوابیده است؛ نه زربفتیِ ترمه دارد، نه رسمیّتِ قالی، اما چیزی در بافت نرمش میگوید که روزی در…
گفتوگوهای بیقید و شرط؛ هنر سفره دل بازکردن در عصر سکوتهای مجازی
تاریخ انتشار: 18 آبان 1404
از تراس تا باغچه دیواری؛ چگونه حیاط خلوت را دوباره به زندگی شهری برگردانیم؟
تاریخ انتشار: 18 آبان 1404
بازگشت به حیاط خلوت؛ پناهی کوچک برای آرامش در آپارتمانهای بینفس
تاریخ انتشار: 18 آبان 1404
نوری که خاموش نمیشود؛ پیوند روشنایی بیرون و آرامش درون
تاریخ انتشار: 18 آبان 1404
روشنایی میان آدمها؛ وقتی چراغ محله استعارهای از امید میشود
تاریخ انتشار: 18 آبان 1404