دسته: نوستالژی و یادگاری‌ها

جمعی از کودکان ایرانی در کوچه‌ای آفتابی نشسته‌اند و شادمانه مشغول قاپ‌ بازی هستند؛ بدون توپ یا وسایل دیگر، با لبخند و لباس‌های رنگی. بازی بخت

قاپ؛ بازی بخت و مهارت در محله‌ها

بازی قاپ فقط یک تفریح نبود؛ آیینی بود که در کوچه‌ها و قهوه‌خانه‌ها قدرت، رفاقت و مهارت را در کنار بخت می‌آزمود. این روایت، قواعد، ابزار و حاشیه‌های قاپ را مستند می‌کند.

تیله‌های رنگی خاص با ارزش احساسی

تیله‌های رنگی؛ رقابت در خاک کوچه‌ها

تیله‌های رنگی زیر آفتاب، زانوهای خاکی و شستی که می‌لرزد؛ روایتی از بازی تیله در کوچه‌های قدیم، با قوانین نانوشته، رقابت کودکانه و درس‌های روان‌شناختی ماندگار.

بازی گردو در زنگ تفریح مدرسه؛ حلقه بچه‌ها، دایره گچی و لحظه شکستن گردو در حیاط مدرسه دهه ۶۰ و ۷۰

گردو؛ بازی ساده‌ی کودکانه با چاشنی رقابت

روایتی از بازی گردو در زنگ تفریح دهه ۶۰ و ۷۰؛ قانونی ساده، هیجانی جمعی و رقابتی سالم که با شکستن گردو و بردن گردوی حریف، دوستی‌ها و کل‌کل‌های شیرین می‌ساخت.

میکرو؛ کنسول بازی قدیمی کنار تلویزیون لامپی با دسته‌ بازی سیم‌دار و کارتریج چندبازی در اتاق پذیرایی ایرانی

میکرو؛ اولین کنسول بازی‌های ویدئویی ایرانی‌ها

میکرو برای نسل ایرانی، فقط یک کنسول نبود؛ آغاز عصر دیجیتال خانگی بود. از ماریو و تانک تا نوبت گرفتن جلوی تلویزیون و درد انگشت روی دکمه A/B؛ روایت یک خاطره‌ی جمعی.

کلوزآپ تمبرهای قدیمی ایران روی آلبوم تمبر با ذره‌بین — تمبر قدیمی، ارزش تمبر تاریخی و مجموعه‌داری تمبر

تمبرهای قدیمی؛ کاغذهای کوچک تاریخ‌ساز

تمبر قدیمی فقط ابزار پست نبود؛ یک رسانهٔ تصویری-تاریخی بود که قهرمانان، بناها و آرزوهای جمعی را روایت می‌کرد. این مقاله دربارهٔ ارزش هنری، تاریخی و روش نگهداری آن‌هاست.

کارت پستال قدیمی سفر با حاشیه سفید، دست‌نوشته فارسی و تمبر؛ یادگاری سفر و پل تصویری-عاطفی

کارت‌پستال؛ تصویری کوچک از سفرها

کارت‌پستال، پلی تصویری-عاطفی میان شهرها و دل‌ها بود؛ تکه‌ای از سفر که با چند خط دست‌نویس و یک تمبر کوچک، احساس را به آدرس خانه می‌فرستاد. این نوشتار از نقش کارت‌پستال در تبدیل مکان به احساس می‌گوید و راه‌هایی برای احیای این سنت در عصر سلفی و استوری پیشنهاد می‌کند.

کلوزآپ تلفن چرخشی قدیمی با صفحه شماره‌گیر گرد و حس بوق انتظار در اتاق ایرانی دهه شصت

تلفن چرخشی؛ صدای بوق‌های انتظار

با تلفن چرخشی قدیمی، تماس تلفنی یک «اتفاق» بود: صدای زنگ فلزی، صفحه شماره‌گیر گرد، بوق اشغال و انتظار نفس‌گیر برای شنیدن صدای عزیزان.

کودکان ایرانی در حال بازی کبدی در حیاط سنتی یا پارک محلی با نور آفتاب و نشاط کودکانه. بازی زو

بازی زو؛ فریاد و نفس در کوچه‌های قدیمی

آغازِ فریاد، زو به‌مثابه یک تپش جمعی در میان کوچه‌های خاکی و دیوارهای آجری، پیش از آن‌که موبایل و تبلت در دستانمان خانه کنند، «بازی زو» صحنه‌ای از زندگی بود؛ نه فقط بازی. کودکان و…

چای در خانه مادربزرگ با سماور قدیمی، استکان کمرباریک و نور گرم عصرگاهی

چای در خانه مادربزرگ؛ طعم شیرین گذشته در استکان‌های ساده

سفری نوستالژیک به خانه مادربزرگ؛ جایی که سماور ذغالی و استکان‌های کمرباریک، طعم شیرین گذشته را در هر جرعه چای ایرانی زنده می‌کنند. راه‌های بازآفرینی این آیین خانوادگی را بخوانید.

کلوزآپ از دفترچه تلفن چرمی بازشده روی میز چوبی با نشان‌گذاری حروف الفبا، شماره‌های دست‌نویس فارسی، و نقاشی‌های کودکانه در گوشهٔ صفحه.دفترچه تلفن چرمی

دفترچه تلفن چرمی؛ حافظه‌ای پیش از موبایل

صدایی که از میان صفحات می‌آید در گوشه‌ای از هر خانه، کنار تلفن رومیزی، جسمی آشنا جا خوش کرده بود: دفترچه تلفن چرمی. جلدی نرم، رنگی بین قهوه‌ای و عسلی، که بوی خاصی داشت؛ ترکیبی…